🔰 ذکر در مقابل غفلت 🔸 برای بشر مدرن هر چیزی که ایجاد فراموشی کند، ارزش دارد؛ از جمله سینما و فیلم که باعث شده انسان با شریک شدن در تجربه‌های شخصی دیگران ، خود را فراموش کند و لذت ببرد. بنابراین، فیلم و سوپراستاری که بیشترین فراموشی را به بیننده القا کند، محبوب‌تر است. اساسا پدیده «سوپراستار» فقط در چنین فضایی قابلیت طرح دارد. ورزش قهرمانی، ابزار تولید هیجان و لذت است. دیدن مسابقه فوتبال در واقع، تجربه نود دقیقه خلسهٔ روحی و فکری است. اگر مواد مخدر و الکلیسم با تغییرات فیزیولوژیک زمینه غفلت و فراموشی را فراهم می‌کنند، سینما، ورزش مدرن، موسیقی‌های خاص و ... بستر روان‌شناختی و روحي فراموشی را از طریق تولید لذت و هیجان فراهم می‌کنند. عارضه و اثر فراموشی، لذت [کاذب] و هیجان است. نقطه مقابل فراموشی «یادآوری» است که مفهوم دینی آن «ذکر» است، و ذكر همان است که به انسان یادآوری کرده و متذكر حقایق می‌شود؛ چه بودن و چگونه بودن را یادآوری می‌کند. 🔸 در مفاهیم دینی، انسانِ حقیقی کسی است که اهل ذکر است. حتی در فقه هر چیزی که ارمغانش فراموشی باشد، مورد مذمت قرار گرفته و یا حتی حرام دانسته شده است؛ از مسکرات (مست‌کننده‌ها) گرفته تا موسیقی‌هایی که حالت تفکر و وقار انسان را خدشه‌دار کنند. مفهوم «خلوت» که نزدیک‌ترین مفاهیم به «ذکر» است در مدرنیته حذف می‌شود، چون خلوت برای انسان مدرن دلهره می‌آورد و موجب یادآوری می‌شود. 🔸 حتی معماری مدرن هم خلوت‌گریز است. برخلاف آن در معماری و شهرسازی اسلامی، معانی ویژه حریم، حیا و خلوت قابل رؤیت است. برای مثال، شهرهای اسلامی برخلاف شهرهای مدرن، نه تنها از مفهوم «مرگ» فرار نمی‌کنند که یاد مرگ را عبادت و ذکر می‌دانند؛ از این رو، اغلب قبرستان‌ها در مرکز شهر ایجاد شده‌اند، به طوری که با دیدن آن انسان مفهوم مرگ را متذکر شود. انسان سنتی (اعم از پیروان ادیان ابراهیمی یا حتی تمدن‌های شرقی مانند آیین کنفسیوس یا بودیسم) انسان‌هایی «پل‌گونه»اند؛ یعنی این جهان را پلی می‌دانند برای رسیدن به جهان و حقیقتی بالاتر و بهتر. در واقع انسان پل‌گونه، نقطه مقابل انسان پرومته است و حزن عرفانی او منافی شادی نیست. 📔 ماجرای فکر آوینی - ص ۱۹ و ۲۰