🔰 خون آقای روحانی رنگین‌تر از خون مردم نیست 🔹مسئولیت در جامعه شیعی و اسلامی مختصات خاص خودش را دارد؛ پرهیز از واگرایی در هرسطح یکی از شاخصه‌های مهم این جامعه است، طوری که پیامبر و ائمه‌ و بزرگانش فاصله ولو فیزیکی بین مردم و کارگزاران را به‌ویژه در شرایط دشوار جامعه اعم از جنگ و بیماری و غیره، به‌شدت نکوهیده‌اند. حاج قاسم هم به خاطر جراحات جنگ، مشکلات مختلف جسمی و ریوی و شیمیایی داشت که همیشه آزارش می‌داد و این اواخر هم تشدید شده بود؛ لذا بدون اینکه انتقادی بر او وارد باشد، خیلی راحت می‌توانست زمانی که داعش محیط پیرامونی ایران را شخم می‌زد در دفتر فرماندهی‌اش در تهران بنشیند و با کمک فرماندهان و نیروهای در صحنه‌اش و نیز ابزارهای مدرن الکترونیکی و اطلاعاتی و عملیاتی که در اختیار داشت به صورت مانیتورینگ عملیات ضدداعش را مدیریت کند. صدها گریزگاه آبرومندانه علمی و پزشکی و عقلی و نظامی هم برای این کارش هم داشت. اما این کار را نمی‌کند؛ چرا؟ چون او یک کارگزار اسلامی بود و بزرگ‌شده فرهنگ شیعی، که به او آموخته بود همواره باید در خط مقدم سختی‌ها حضور فیزیکی و میدانی داشت. اگر قرار بر عافیت‌طلبی و مصلحت‌اندیشی و پروتکل‌های امنیتی و بهداشتی و غیره بود که الان بزرگانی همچون بهشتی‌ها و رجایی‌ها و باهنرها باید کشور را اداره می‌کردند نه آقای روحانی. کاش آقای روحانی هم که قبل از رئیس‌جمهور بودن، بزرگ شده فرهنگ شیعی و فارغ‌التحصیل حوزه و فقه و اخلاق و کلام و حدیث است، با حفظ فاصله دو متری و استفاده از ماسک و دستکش، سری به بیمارستان‌ها بزند و از نزدیک به کادر بهداشت و درمانش که از او گله‌مندند خدا قوتی بگوید؛ به اطرافیان و مشاورانش هم بگوید قلم‌ها و توئیت‌های مسموم‌شان را برای مدتی تعطیل کنند و بلند شده و از نزدیک در جریان مشکلات کشور قرار بگیرند؛ هیچ اتفاقی نمی‌افتد. مردم همین را می‌خواهند. اینها بزرگ‌تر و پرمسئولیت‌تر و مهم‌تر از امام‌شان که نیستند؛ مطمئن باشند، «با رفتن يک خدمتگزار، در سدّ آهنين ملت خللى حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند». زمانی که حاج قاسم ترور شد در بغداد و در اوج بحران عراق بود که آتش از هر سو می‌بارید. حضور او در بغداد بی‌احتیاطی نبود بلکه عین عملگرایی بود. 🔴 بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat