#پیام_مخاطب
من در آخرین هفته بارداری هستم. دیروز که برای پیاده روی بنابر گفته دکترم در یکی از خیابان های مشهد مشغول پیاده روی بودم.. یک مرتبه یه سگ به سمت من بدو بدو میکرد. اون لحظه زبونم بند اومده بود هیچ.. توان تکون خوردن نداشتم. و اون مرد راحت میخندید. چشمام سیاهی میرفت و باز که میشد فقط میدیدم داره طرف م میاد.و من از ترس زیاد فقط خشک شده بودم.. فقط یه ان خدا کمک کردم و. تونستم بپرم تو خیابون.. دیشب تمام کار من ترس بود و گریه.. چرا مسئولین از خواب غفلت بیدار نمیشن.. چرا جلوی منکرات نمیگیرن.. واقعا اگه فرزندخودشون هم باشه همینقدر بی تفاوت میمونن