🌹لحظه‌ای که ارشاد چشمانش را باز کرد برای تشییع پیکر فرزندمان از پاکستان عازم ایران شدیم. وقتی خواستند فرزندمان را تشییع کنند، داخل قبر شدم و بالشی زیر سر او قرار دادم. سپس صورت پسرم را پاک کردم و بوسیدم. اما وقتی که او را بوسیدم، ارشاد چشمانش را باز کرد و به من خیره شد. روحانی‌ای که بر سر قبر او ایستاده بود، با دیدن این صحنه صلوات فرستاد. از لشکر زینبیون راوی: مادر شهید https://eitaa.com/bisimchi10