❇️از کربلا برایش انگشتر آورده بودم. آن روز انگشتر را از انگشتش درآورد و گذاشت کنار آینه. (توی انفجار همان انگشت قطع شده بود.) همیشه پیش خودم می‌گفتم: این بچه شهید می‌شود. کتاب شهیدان مدافع حرم را خوانده بود (حاج قاسم بهش داده بود) و برای همین همیشه عاشق شهادت بود. رفته بود بیت‌الزهرا(س) حاج قاسم دستی روی سرش کشیده بود و این کتاب را به همراه دفترچه‌ای بهش داده بود. راوی:مادر شهید محمدامین صفرزاده Https://eitaa.com/bisimchi10