🔹یادداشت ترس مقدس ✍️به قلم: دکتر امید رضایی (فوق‌تخصص هماتولوژی و انکولوژی) من از کرونا می‌ترسم و با صدای بلند آن‌را اعلام می‌کنم. دلیلش هم کاملا واضح است: این ویروس درمان اختصاصی ندارد و در انتقال هم قدرت بالایی دارد، بر روی سطوح هم که چون کشتی‌گیری سنگین‌وزن خیمه می‌زند و چند روزی می‌ماند، چه چیزی ترسناک‌تر از این است همکار عزیز؟ نگویید که خطرناک نیست و اصلا ترس ندارد چون مرگش و شکل بیماری خطرناکش در افراد سالمند و بیماران زمینه‌ای اتفاق می‌افتد، نگویید چون تفکرتان پُر از استدلالی ترسناک است. تمام درس خواندن‌ها، تمام شب‌بیداری‌ها، تمام آن امتحان‌های کوفتی که بدنمان از نشستن مداوم بر روی صندلی‌های زردِکاهی کتاب‌خانه‌ها خشک می‌شد، پشت آن کشیک‌های پی‌در‌پی که رسبدن به صبح هزار سال طول می‌کشید، تمام آن ندیدن بزرگ‌شدن بچه‌هایمان و پیر شدن پدر و مادرهایمان، برای زنده نگه‌داشتن همین آدمها بود، همین آسمی‌ها و لوپوس‌ها که کورتونی مصرف می‌کنن، همین دیابتی‌ها، همین کسانی که شیمی‌درمانی می‌شوند، همین پیرهایی که در مترو بی‌دستکش به دستگیره‌ای آویزانند و آرتروزی دارند و دو خط را عوض می‌کنند تا بیایند بیمارستانی دولتی تا ویزیتی ارزان شوند با حقوق بازنشستگی‌شان و امیدوار باشند تا آجیل شب‌عید گران نباشد و آن‌ها شرمنده نوه‌هایشان نباشند. مگر تمام آن تلاش‌هایمان برای زندگی همین‌ها نبود، پس چرا نباید امروز از کرونا بترسیم وقتی می‌دانیم جان‌ آنها در معرض خطر است؟ 🔸برگرفته از کانال تلگرامی: امید به فردا @omidrezaie55 https://telegram.me/joinchat/BBs0Lju9CeS0jfLu_9EaZw