⚽️ خاطره‌ای فوتبالی⚽️ 🌷 از شهید ابراهیم هادی تو زمین چمن مشغول فوتبال بازی کردن بودم. دیدم ابراهیم دستش را آورده بالا و گفت عکست را تو مجله چاپ کردن از خوشحالی داشتم بال در می آوردم. رفتم مجله را از دستش بگیرم، گفت یه شرط داره. قبول کردم. گفت هر چی باشه قبوله؟ گفتم اره. داخل مجله عکس منو چاپ کرده بود و نوشته بود پدیده جدید فوتبال جوانان و کلی از من تعریف کرده بود. مجله را چند دفعه با خوشحالی خوندم. گفتم حالا ابرام جون شرطت چی بود؟ گفت دیگه دنبال فوتبال نرو. خوشکم زد. با تعجب گفتم دیگه فوتبال بازی نکنم. من دارم تازه مطرح میشم گفت بازی کن اما دنبال فوتبال حرفه ای نرو. گفتم چرا؟ گفت مجله را نگاه کن، عکس تو با لباس و شورت ورزشی هستش این مجله فقط دست من و تو نیست دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن و ببینن. بعدش گفت چون بچه مسجدی هستی اینها را برات می‌گم. برو اعتقادات را قوی کن و بعدش برو دنبال فوتبال حرفه ای. خداحافظی کرد و رفت. من خیلی جا خوردم. ابراهیم خیلی جدی بود. نشستم و کلی به حرف‌هاش فکر کردم. بعدها به سخنش رسیدم. زمانی که بچه های مسجدی و نمازخون که اعتقادات محکمی نداشتند و دنبال ورزش حرفه ای رفتن و به مرور زمان به خاطر جوّزدگی و ... حتی نمازشان را هم ترک کردند❗️ کانال رسمی خبرگزاری دفاع مقدس استان البرز در ایتا https://eitaa.com/khabardefamoghadas @bonyadalborz1