💠داستان احداث مسجد مقدس جمکران: آنها مرا به محلی که اکنون مسجد(جمکران) است آوردند. چون نیک نگریستم ، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانی سی ساله بر آن تخت تکیه بر بالینش کرده و پیری هم پیش او نشسته است ، آن پیر حضرت خضر(علیه السلام) بود. پس آن پیر مرا بنشاند. حضرت مهدی (عج) مرا به نام خود خواند و فرمود: برو به حسن بن مسلم ، که در این زمین کشاورزی می کرد بگو : این زمین شریفی است و حق تعالی آن را از زمین های دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کنند. حسن بن مثله گفت: یا سیدی و مولای ، لازم است که من دلیل و نشانه ای داشته باشم و الا مردم حرف مرا قبول نمی کنند. آقا فرموند: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما خودمان نشانه هایی برای آن قرار می دهیم و پیش سید ابوالحسن برو و به او بگو حسن بن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از این زمین به دست آورده است ، وصول نماید و با آن پول مسجد را بنا کند.🔻🔻