📸 خاطرات خودنگاشت همسر امام(۱۶)
◀️ تلخیها را به ما چشانید تا شیرینی آزادگی را بچشیم
🔸 یادم میآید در یک زمانی پول #شیر برای #فرزندان نداشتیم، امروز را موکول به فردا میکردیم و فردا را به پس فردا ... یک چارک شیر(1) پنج شاهی(2) بود ولی متاسفانه پنج شاهی در بساط نبود... فرزندمان #گرسنگی میکشید و ما پنج شاهی نداشتیم ولی با تمام این احوال آقا زیر بار شهریه نمیرفت، حاضر بود بچهاش گرسنگی بکشد حتی شیر نداشته باشد ولی از کسی پول و #شهریه نگیرد، آن هم شهریهای که همه طلبهها و فضلا میگرفتند اگر او از همه آقایان و مراجعی که شهریه میدادند میگرفت به ده تومان میرسید و وضعمان خیلی خوب میشد.
🔹 او تلخیها را به ما چشاند تا شیرینی #آزادگی را بچشیم و من صبر را پیشه خود ساختم تا او حاج آقا #روحالله باقی بماند، خلاصه آنکه سختی و مشکلات را به زانو در آوردم. بچه گرسنه بود و پول برای خرید شیر نبود و من هم شیر نداشتم، هردو بر این توافق کردیم که از غذاهای خودمان به بچه بدهیم ، که متأسفانه بعضاً مریض میشدند. میرفتیم نزد حکیمی بهنام میرزا علینقی که نسخههای از قبل تهیه شده و نوشته داشت و زیر تشک گذاشته بود ... این هم طبیب بچههایم بود! ... (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص۶۷)
🔸پینوشت:
1_ یک چارک : ده سیره و 40 سیر یک من و یک من سه کیلو است.
2_ یک شاهی: معادل 50 دینار و 20 شاهی معادل یک قران بود. قران در قاجاریه و اوایل پهلوی واحد پول ایران بود.
#خاطرات_خودنگاشت_همسر_امام
🔹🔹🔹
Bonyadtarikhbook-ir
🔸🔸🔸
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.