ابتذال در تطهیر شریعتمداری نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/1 ادعای بی‌وجه و غیرمنطقی ایازی در یادداشت پیشین نقد شد. از آنجا که این ادعا ذیل یک یادداشت تحریف‌آمیز از آقای عبدالرحیم اباذری صورت گرفته است، در ادامه، به برخی تحریفات و ناراستی‌های آشکار یادداشت اباذری نیز پرداخته می‌شود. یادداشت آقای اباذری با عنوان «آیت‌الله شریعتمداری و تحریف تاریخ» در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ در کانال شخصی وی منتشر شد و در بخش نخست آن به ماجرای استقبال وی از شاه در سال ۲۶ش، با عنوان «اتهام استقبال از شاه»، پرداخته است. آقای اباذری به خوبی می‌داند که سابقه صمیمانه شریعتمداری و رژیم پهلوی به سال‌ها پیش از آغاز نهضت امام خمینی؛ به سال ۱۳۲۶ه.ش. بازمی‌گردد و یادداشت خود را نیز با نقد همین نکته از کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» آغاز کرده است. توضیح آن‌که محمدرضا پهلوی، میراث‌دار حکومت استبدادی، ضددینی و ضدملی رضاخانی، در سال ۱۳۲۶ه.ش.؛ در پی شکست فرقه دموکرات به تبریز سفر کرد. هیچ‌یک از علمای طراز اول از محمدرضا پهلوی استقبال نکردند اما در مقابل، سیدمحمدکاظم شریعتمداری در این دیدار شرکت جست. پس از این اقدام، شریعتمداری مورد تخطئه شدید علمای طراز اول تبریز قرار گرفت و از شدت بدنامی و فشارهای متدینان و علما، ناگزیر به ترک تبریز شد! عبدالرحیم اباذری با ذکر این واقعه تاریخی ادعا کرد که این اقدام شریعتمداری نه تنها محل اشکال نیست بلکه بر تمام علمای بصیر! واجب بوده که به استقبال محمدرضا پهلوی بروند و هرکس به استقبال وی نرفته باید محاکمه می‌شده است! اباذری در این زمینه می‌نویسد: «مسافرت محمدرضا شاه ، روز ششم خرداد ۱۳۲۶ ، حدود ۵ ماه بعد از آزادسازی سرزمین آذربایجان از تجاوز ۴ ساله نیروی های اشغالگر روسیه شوروی و بعد تصرف ۱ ساله ایادی حزب دمکرات آذربایجان ( وابسته به روسیه) به رهبری جعفر پیشه وری و غلام یحیی دانشیان انجام می گرفت؛ در واقع شاه جوان جهت بازدید از سرزمین آزاد شده به تبریز آمده بود ، فلذا بر روحانیت بصیر ، آگاه به مسائل روز و متعهد لازم و واجب بود از این سفر استقبال بکنند و در مراسم جشن آزادی حضور داشته باشند. بنابراین دیدار آقای شریعتمداری ، مطابق فضای سیاسی آن روزِ حوزه ، روحانیت و مرجعیت بود و در راستای دفاع از «تمامیت ارضی سرزمین ایران و عدم تجزیه آذربایجان» یک حرکت مثبت و درخشان به شمار می آید. اگر قرار باشد کسی در این ماجرا محاکمه بشود باید آنهایی احضار و محاکمه شوند که در خانه و حجره مدرسه نشستند و در این دیدار ، یا استقبال و جشن حاضر نشدند که تعدادشان از انگشتان یک دست کمتر بود.» منطق اباذری در نگارش سطور فوق در چند کلمه خلاصه می‌شود: «حفظ و تقویت شاه مساوی بود با حفظ تمامیت ارضی کشور» چراکه اگر اباذری؛ محمدرضا پهلوی را عامل اصلی حفظ تمامیت ارضی کشور نمی‌دید معنی نمی‌داد که فتوا به وجوب استقبال از وی بدهد و معترضین به محمدرضا پهلوی را به دادگاه بکشاند! اما باید دید که آیا چنین انگاره‌ای واقعیت دارد؟! آیا محمدرضا پهلوی نقشی در حفظ آذربایجان داشت؟ آیا پهلوی دوم عامل حفظ تمامیت ارضی بود و مقابله با وی به منزله تجزیه کشور بود؟ مطالعه مستندات و منابع تاریخی حاکی از آن است که این ادعا، پنداری بیش نیست و محمدرضا پهلوی نقشی در اخراج قوای شوروی یا اخراج فرقه دموکرات از آذربایجان نداشت بلکه خروج نیروهای شوروی از سر ناچاری و در اثر توافق ابرقدرت‌های وقت، بدون تأثیرگذاری محمدرضا در توافقات، انجام شده بود و رؤوس فرقه دموکرات نیز پس از روشن شدن ضعف و عقب‌نشینی اربابِ شوروی و ابلاغ برخی تصمیمات فرار را بر قرار ترجیح دادند و پیش از ورود نیروهای نظامی رژیم پهلوی، مردم خود دست به کار شدند و بخش عمده شهر را از وجود اتباع فرقه دموکرات پاک‌سازی کردند. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db