امام خمینی (ره): حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد اهمیتش بیشتر است. 🔰 توضیحات بیشتر : امام خمینی (ره) در طول حیات خود در زمان های متعدد، بارها و بارها بر لزوم حفظ این انقلاب و نظام تأکید کرده اند؛ گاه از حفظ نظام تعبیر به اوجب واجبات نموده و گاه نیز با این بیان که حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر - ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است. شاید این تعبیر امام برای بسیاری سنگین و سؤال برانگیز باشد که چگونه حفظ نظام ما از حفظ جان جانان امام زمان ارواحنا فداه مهم تراست؟!! اما اگر به کلام امام، کامل گوش دهیم خود پاسخ این سؤال را داده اند. گویا امام نیز می دانست این کلام برای برخی قابل هضم نیست. امام در اول فروردین ماه سال 1362 در بخشی از سخنان خود در جمع مسئولان نظام به این مهم اشاره کرده و می فرمایند: «امروز ما مواجه با همه قدرت ها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى ‏كنند؛ براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند. و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهمّ تكليف هايى است كه خدا دارد؛ يعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است؛ براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏ كند براى اسلام. همه انبيا از صدر عالَم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم (ص) آن همه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آنهمه زحمات را متكفّل شدند و جانبازى‏ ها را كردند؛ همه براى حفظ اسلام است. اسلام يك وديعه الهى است پيش ملت ها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است؛ يعنى، همه مكلف هستيم حفظ كنيم تا آن وقتى كه يك عده ‏اى قائم بشوند براى حفظ او، كه آن وقت تكليف از ديگران برداشته مى‏ شود. امروز ايجاد اختلاف؛ هر اختلافى باشد، و كارهايى كه اختلاف‏ انگيز است؛ هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است.» [صحيفه امام؛ ج‏15؛ ص: 365] الف – در بیان فوق ابتدا امام خمینی متذکر شده اند که قدرت‌ها در داخل و خارج برای شکستن انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در حال طراحی و برنامه‌ریزی هستند، پس نتیجه‌ی منطقی این است که دفاع و حفظ نظام نیز متقابلاً وظیفه‌ی ماست و این یک تکلیف الهی است. یعنی کاری ذوقی، سلیقه‌ای، اختیاری و حاشیه‌ای نیست، بلکه تکلیف است. یعنی بر همگان واجب است. ب – اما درجه‌، اهمیت و اولیت این تکلیف چقدر است؟ چرا که تکالیف بعضی اولی بر بعضی دیگر هستند. مثلاً دفن میّت مسلمان، واجب کفایی است، حفظ جان هم واجب است. اما اگر کسی بداند که در صورت اقدام جهت دفن میّت جانش به خطر می‌افتد، واجب است از جانش محافظت کند. یا حکمی ساده‌تر: روزه در ایام ماه مبارک رمضان واجب است، اما اگر کسی علم داشته باشد که بر او ضرر دارد، نه تنها واجب نیست، بلکه اگر روزه بگیرد اشکال دارد و باید وقت بهبود قضایش را به جا آورد یا کفاره بدهد. حالا، اهمیّت و اولویت این تکلیف چقدر است و چگونه باید تبیین شود؟ بدیهی است تکالیفی که صبغه‌ی جهادی دارند، با سرمایه‌گذاری از «جان و مال» محق می‌گردند و در این میان جان مهم‌تر و گران‌قیمت‌تر از مال است. حال سؤال می‌شود که به فرض همه مال را در راه جهاد هزینه کردیم، میزان گذشت از جان چقدر است؟ می‌فرماید تا شهادت پیش برو، خدا هم مالت را می‌خرد و هم جانت را. سؤال بعدی پیش می‌آید: فرض کنیم که از جان خودمان گذشتیم، اما وقتی پای جان دیگری وسط می‌آید، چه باید کرد؟ آیا اگر امر واقع شد بین دفاع از جانی دیگر [که عزیز و محترم است]، یا دفاع از انقلاب، حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، کدام اولی می‌باشند؟ خب پاسخ عقل و شرع روشن است که دفاع از اسلام و نظام اسلامی اولی است. اما، مقام، درجه، رتبه و قیمت جان‌ها نیز متفاوت است، جان بنده و پدر و مادر و همسایه‌ام [به لحاظ نقش در کارگاه هستی و اثر وجود] در رتبه و مقامی است، جان عالم، دانشمند، استاد، یک مسئول، یک وزیر، یک رییس جمهور و یک رهبر، در رتبه‌های دیگری قرار دارد؛ حال تا چه رتبه‌ای جان باید فدای دفاع از اسلام و حکومت و نظام اسلامی شود؟ و اگر امر واقع شد بین حفظ جان و حفظ حکومت اسلامی، کدام اولی است؟ پاسخ این است که حفظ نظام از حفظ همه جان‌ها بالاتر است، حتی تا جان «امام معصوم علیه‌السلام». و دلیل روشن آن که معصومین (علیهم‌السلام) نیز همه جان خود را فدای حفظ اسلام، حفظ قرآن، بقای اسلام و دفاع از ولایت و حکومت اسلامی نمودند. بدیهی است که اهل بیت علیهم‌السلام را به خاطر اختلاف فقهی بر سر شکل وضو یا غسل و طهارت ترور نکرده‌اند، بلکه بحث ولایت و حکومت بوده است. (ادامه ⬇️⬇️