✴️ سـربـازان خورشـیـد ✴️ ♦️ قسمت 88 ✳️ استکبارستیزی ✳️ ✳️ بخش اول: پیوند‌های دفاع مقدس و فرهنگ مهدوی✳️ *️⃣ فصل چهارم: عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ... 🔹 یکی از طلاب رزمنده نقل می‌کند: 🌦️« تابستان سال ۶۱ در جبهه میمک بودم. هوا بسیار گرم بود و آب، حتی برای خوردن وجود نداشت! دشمن از فرصت استفاده کرده، گاز شیمیایی تاول زا زد. علاج گاز هم فقط آب بود. بعد از مدتی، دیدیم بدن بچه‌ها شروع کرد به باد کردن و تاول زدن؛ برای همین، بچه‌ها همه ناامید شده بودند. ما سه طلبه که در آن جبهه فعالیت می‌کردیم، به آن‌ها امیدواری داده و گفتیم: «ما چیزی را فراموش کرده ایم و آن هم دعاست، که مهم ترین سلاح ماست.» با این سخنان، نور امیدی در دلشان تابیده شد. آن گاه همه تیمم کرده و به نماز ایستادیم. دعا هم خواندیم و خدا را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم دادیم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به یاری طلبیدیم. هنوز دعای ما تمام نشده بود که ابری سیاه، با سرعت عجیبی آسمان را فرا گرفت و بعد از چند ثانیه، آن چنان بارانی بارید که در عرض یک دقیقه، تمام لباس ما خیس شد؛ گویی لباس هایمان را شسته ایم! باران حدود سه دقیقه بارید و تمام ظرف‌های ما و کلاه‌های آهنی پر از آب شد؛ در نتیجه، آثار تاول‌ها از بین رفت و همه خوب شدند.»[۱]❗ 🔹 «مهدی خسروی»، از آزادگان سرافراز، زمانی که در جبهه حضور داشت، مدتی خمپاره انداز بود و مدتی هم با تویوتای لندکروز، مهمات و آب و غذا به خطّ مقدم می‌برد. او هر شب اول غذا و بعد مهمات را به خطّ مقدم می‌رساند. او درباره رساندن مهمات و غذا می‌گوید: ... (ادامه دارد) ... 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️ 📚 سربازان خورشید - صفحه ۱۱۴ و ۱۱۵. مؤلف: امید درویشی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 📚[۱]: محمد اصغری نژاد، یک فروغ از رخ ساقی، ص۳۱. گروه🌷🌤️بـوی ظـهـور🌤️🌷 https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor