هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 649) قسمت ۱ 🌷 فرق خونین 🌷 ☘ در منطقه عملیاتی حاج عمران هستی. لحظه ای از آتش دشمن بعثی در امان نیستید. هوا که روشن می‌شود هواپیماهای عراقی آسمان را قُرق می‌کنند. پشت سر هم مانور داده و منطقه را بمباران می‌کنند. الآن هم همان صدا هست و همان هواپیماها. امّا این بار به تو خیلی نزدیک شده اند. به راحتی صدایشان را می‌شنوی و آن‌ها را می‌بینی. به دنبال صدای هواپیماها، صدای بمباران و رگبار ضدّ هوایی نیز به گوش می‌رسد. صدای فِرفِر ترکش‌ها را به خوبی می‌شنوی. ناگهان تمام بدنت گرم می‌شود. چشم هایت سیاهی می‌رود و روی زمین می‌افتی. آسمان دور سر تو می‌چرخد. هرچه سعی می‌کنی تا به سقف آسمان چشم بدوزی نمی توانی. پلک هایت زور می‌زنند و بر عدسی چشمانت غالب می‌شوند و آن‌ها را می‌پوشانند. چشم‌ها را که باز می‌کنی همه جا را سفید می‌بینی. آن‌ها هم که در رفت و آمدند سفید پوشند. از شخصی که از جلوی تو رد می‌شود می‌پرسی: - اینجا کجاست؟ - بیمارستان است. - بیمارستان! به زور سرت را بلند می‌کنی و نگاهی به دست و پای خودت می‌اندازی. به یک دستت سرم وصل کرده اند. چند جای بدنت هم باندپیچی شده است. به زور می‌توانی آن‌ها را تکان بدهی. عضوی را سالم نمی بینی. حسابی، آش و لاش شده ای. تشنگی امانت را بریده و از درد به خود می‌پیچی. خانم پرستار به سراغت می‌آید و می‌گوید: - چه می‌خواهی آقای....! - آب می‌خواهم. - نمی توانیم به تو آب بدهیم. - چرا؟ ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان دوم - فرق خونین - صفحه ۲۳ و ۲۴. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor