هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 649) قسمت ۱۰ 🌷 فرق خونین 🌷 ☘ ... از روزی که شروع به خدمت در مسجد مقدّس جمکران کرده ای شروع به شمارش می‌کنی. بیست و یک روز می‌گذرد تا این که ماه رمضان شروع می‌شود. در این مدّت شب و روز به خدمت و راز و نیاز مشغولی. حاجت خودت را هم با صاحب مسجد در میان گذاشته ای. در حالت بیم و امید در نوسان هستی. گاهی وقت‌ها یک فکر وحشتناک به ذهن تو خطور می‌کند. خاطره آتش سوزی منزلتان مثل حباب‌هایی از درون می‌جوشند و به سطح ذهن تو هجوم می‌آورند. زخم زبان زدن نزدیکان تو چون آب جوشی وجودت را می‌سوزاند و آتش به اندام تو می‌اندازد. مثل مار گزیده به خود می‌پیچی و دم برنمی آوری. اشک و آه همدم و مأنوس تو شده است. 🍃گریه بر هر درد بی درمان دواست 🍃چشم گریان چشمه فیض خداست هم چنان مشغول به خدمت در جمکران هستی. هرکدام از زائران با عشق و امیدی می‌آیند و بعد از خواندن نماز تحیت و نماز امام زمان علیه السلام حاجت خود را با آقا در میان می‌گذارند. عدّه قلیلی هم پیدا می‌شوند که فقط کارشان شکایت و ایراد گرفتن و طعنه زدن است. تو همه این‌ها را می‌بینی و تحمل می‌کنی. در مقابل خدمت به آن‌ها جز از صاحب اصلی مسجد توقع و چشم داشتی نداری. زائران غالباً با چشم محبت به تو می‌نگرند. آن‌ها هم که با نگاه تیره و سرد به تو نگاه می‌کنند باز از خدمت به آن‌ها دریغ نمی کنی. زائرند و مهمان آقا، تو هم خادم آن ها. تو باید رسم مهمان داری را به جا آوری! بعضی چیزها را هم می‌خواهی فراموش کنی امّا نمی توانی. هرچه سعی می‌کنی از ذهن و خاطرت دور کنی ولی بی فایده است. گویا بخش فراموشی ذهن تو اکنون کار نمی کند. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان دوم - فرق خونین - صفحه ۳۳ الی ۳۵. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor