هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 652) قسمت ۱۰ 💐 ظهور نزدیک است💐 ☘ ... با هم به طرف دفتر هدایا می‌آیید. با طیب خاطر آن را تقدیم مسؤول جذب هدایای مردمی می‌کنید و با خوشحالی به طرف مسجد برمی گردید. بین راه با خود فکر می‌کنی که هدیه ناقابل و کم ارزشی است. امّا آنچه که همراه دارید بیشتر از این نیست. بی خود نیست که لب‌های تو به زمزمه درمی آیند: 🍃ران ملخی پیش سلیمان بردن 🍃عیب است ولیکن هنر است از موری خود را شایسته و لایق این همه الطاف حضرت صاحب علیه السلام نمی دانی. عنایت خاصّ آقاست که نصیب تو شده است. باید آن را پاس بداری و قدردان نعمت باشی، نه این که نمک را بخوری و نمکدان را بشکنی! کم کم، شب چادرش را می‌گستراند. آخرین اشعه‌های زرّین خورشید در پشت کوه‌ها جمع می‌شوند. مسافران و زائران هم به صورت فردی و خانوادگی راهی شهر و دیار خودشان می‌شوند. چند ساعتی از غروب خورشید گذشته است. مسجد هم خیلی خالی و خلوت شده است! شیطان تو را وسوسه می‌کند. می‌خواهد تو را فریب بدهد و گمراه کند. از انواع راه‌ها وارد می‌شود تا به مقصد خودش برسد. امّا تو باید گوش به حرف شیطان ندهی و او را لعنت کنی. اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. وقتی آقا مطلبی را فرموده است دیگر شکّ و تردید نکن! با تمام وجود آن را بپذیر و باور کن. هنوز تا آخر شب خیلی وقت باقی است. ماه محرم شروع شده است و حضرت هم قول حضور در عزاداری مسجد مقدّس برای امشب را داداند. تو اکنون داخل مسجد نشسته ای. سکوت نسبتاً طولانی در داخل و بیرونِ مسجد را شاهدی. هر بار که در صدا می‌کند چشم و گوشِ خودت را به آن می‌دوزی تا شاهد گروه عزاداران باشی. کم کم صدای نوحه و سینه زنی از دور به گوش می‌رسد. خودت را به جلوی دَرِ مسجد می‌رسانی. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان پنجم - ظهور نزدیک است - صفحه ۸۱ الی ۸۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor