☘دلنوشته های امام زمانی☘
بہ نام او☝️کہ خالق یاس و نرگس است.❤️
💕یا رَبِّ المَہدے بِحَقِّ المَہدے
اِشفِ صَدرِ المَہدے بِظُهورِ الحُجَّه 💕
ای روح دعا، سلام مہدے جان❣
۱۱۸۲ بهار و خزان گذشت و نیامدی...😔
سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلّق به فرداست، قاب گردیده و گرد و غبار هجران بر آن سایه افکنده...😔
عمریست که برای آمدنت بی قرارم.
یا بن الزّهرا❤️،
ببین از فراقت سخت بارانیم
ببین ثانیه ها🕒 چگونه از هِجر تو بغض کرده و به هق هق افتاده اند...
آقا جان!💔
حیف نیست ماه شب چهارده، پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟
حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟😞😞
بیا و قرار دل بی قرارم شو💔
بیا و صداقت آیینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن...
بیا تا سر به دامانت بگذارم و عقده های چندین ساله ام را باز کنم😭
تو که معنای سبز 🍃 لحظه هایی بیا😞
تو که ترنّم الطاف حق تعالی هستی بیا😞
بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم🔥
یوسف فاطمه!🌸
کِی طنین دلــ❤️ـنـواز " اَنا بقیه اللّه " تو از کعبه بر خود می بالد و زمین🌏 بر قامت دلربایت طواف عشق 💖 می گذارد،
و جان در سعی و صفای نگاه تو محرم می شود و مناسک حج و قربان را به جای می آورد.
برای آمدنت تمام دلهای عشّاق💓دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ و عـبّــاس گونه ات گره زده ایم،
و در مراسم اعتکاف شب های فراق ، برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم.
آقاجان🌺
برای آن لحظه که سبز پوش💚 با پرچم یا الثارات الحسین،
در انتهای افق،
غباری به پا می شود و تو با ذوالفقار حیدر💜
و سوار بر اسب سفید قصّه ها می آیی...
لحظه ها را به دست باد می سپارم🌾
بگذار صادقانه بگویم...
که کهن سال ترین آرزوی دلم،
آرزوی وصال توست!😞
آرزویی که برای به دست آوردنش تمام کلاف های عمرم را
به بازار معشوق فروشان برده ام،
و خودم را در جرگه خریداران 🌸یــوســف زهرا(س)🌸
قرار داده ام!
نازنینم🌹
تو زیبا ترین دلیل برای شب های قدر🌘 و شب زنده داری های منی!
تو ضیاعین و دلیل" امّن یجیب منی "😔
آقا جان!✨
می خواهم برایت قصّه بگویم،
قصّه ی سیب و گندم🌾...
و قصّه ی مردی که سالهاست در میان مردم چشم به راه ایستاده،
قصّه ی خوشه خوشه🌾 انتظار😓 و چشمانی که درو می کنند،
قصّه ی باران و سطرهایی که دلواپس پونه هاست،
قصّه ی اسب...
و خیال آمدن تو در باران🌧،
قصّه هایی که مشق✍ هر شب من است.😓😓
کاش میشد واژه ها را شست
و انـتـــظـار را تفسیر کرد...
ولی افسوس...😔
می دانی مرز انتظار کجاست؟؟
آنجا که اشک😣 منتظری سدّی از دلواپسی ساخته
و قطره قطره💧انتظار را ذخیره می کند.
آنجا که
وجودش چون جرعه ای آب🍶 از تشنه ای رفع عطش می کند.
آنگاه که می فرماید:
💔" اگر شیعیان مرا به اندازه ی قطره ای آب بخواهند، هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد."💔
حس میکنم نزدیکی...✨
آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم،
می توان تو را حس کرد و بویید.
خوب می دانم که آخر دل سنگ و طلسم نحس قصّه را می شکنی...
و آنگاه زمان وصل و جان نثاری می رسد.
پس بیا💔😞
بیا از پس کوچه های انتظار،
بیا که شعر هایم بی قافیه مانده اند،
بیا که با آمدنت 😍
گم می شود در تبسّم تو بغض چندین ساله ام...
بیا که غزل هایم مضمون ندارند،
و مثنوی عشق💝
ناتمام است.
🍃" اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الــفَـــرَج"🍃
💞العجل العجل یا مولای یا
صــاحب الـــزّمان💞
🌿ارسالی از اعضا محترم کانال
🍁🍃بوی ظهور🍃🍁