🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 362) قسمت 3
🌼تشرّف حاج ملّا باقر بهبهانی🌼
🌷 ... وقتی گفتهٔ مرا شنید برخاست و از مسجد خارج شد. حاج ملا باقر میگوید: باغبان وقتی این واقعه را ذکر کرد به او گفتم: « چرا نفروختی و چرا قبول نکردی؟ من که به تنهایی از عهدهٔ مخارج این باغ برنمیآیم به علاوه قرض دارم و هیچ کس هم تمام این باغ را به این قیمت نمیخرد. (چه رسد به نصف آن).» باغبان در جواب گفت: « تو در این باره به من اجازه نداده بودی و من هم این فضولی را مناسب خود ندیدم، حال که خودت میخواهی چون فردا وعدهٔ جواب است شاید بیاید، اگر آمد به او میگویم.» گفتم: « او را ببین و هر طوری که میخواهد من مضایقه ندارم و هر طور شده او را پیدا کن و معامله را انجام بده، یا این که با هم به نجف بیایید و هر طور و نزد هر کس که میخواهد برویم و معامله را به آخر برسانیم.» فردا باغبان آمد و گفت: « هر قدر در صفّهٔ مسجد منتظر شدم نیامد.» گفتم: « قبلاً او را دیدهای و میشناسی؟» گفت: «ندیدهام و نمیشناسم.» گفتم: « برو نجف و مسجد و باغات را بگرد، شاید او را پیدا کنی یا بشناسی.» باغبان رفت و وقتی برگشت گفت: « از هر کس پرسیدم خبری نداشت.» مأیوس شدم و به همین جهت بسیار متأسف گردیدم؛ زیرا اگر این معامله صورت میگرفت هم قرض من ادا میشد و هم باعث سبکی مخارج باغ میگردید. ...
(ادامه دارد) ...
گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi