رمضان 97
🌸سحــــر آخــــــر ...❗
🌱تمام شـــد؛ دلبر رعنا قد من
تمام شــد، سفره کرامتی، که شاه و گدا را در کنار هم، مهمان کرده بودی.🙏
همان سفره ای که کنارش، گداتــرها، برايت عزيزتر بوده اند☘
تمام شـــد❗
🌱تمام شــد❗
تمام جرعه های آبی، که لحظه های افطار، هستیِ حسین را بر لبانمان زنده می کردند🌻
همه زمزمه هایِ أللّهمَّ لَکَ صُمنـــا
بهمراه یک قطره اشــک....و اَلـسلام علیک یا أباعَـبداللّه...🙏
قلبم، از لرزيدن، دست برنمي دارد❗
بهانه هایـش، غم انگیزتر شده،
اشک هایـش، داغ تر شده،
چه کنم، اگر رمضان ِ دگر را نبینم🙏❗
دستانم ... هنوز خالی اند، و قلبم، هنوز بیمار❗
من هنــوز، به اجابت نرسیده ام.
من هنـــوز، یوسفم را ندیده ام.
من هنــوز، یک نماز عید را، به امامت او، اقامه نکرده ام❗❗
تمام شـــد؛ دلبــرا
و چشمان ما همچنان، براه مانده است🙏🙏
چشم براه روزی که، با نوای حیدری آخرین دردانه مادر، بخوانیـــم؛
أللّـــهم أهل الکِبـْــریا و العَظَــــمَه...
و أهــلَ الجـــودِ و الْجَبَـــروت...
و أهــلَ الْعَفــــوِ و الَّــرحْـــمَه....
🌻🌻🌻🌻
❣یا اهـــل التّـــقوی....
آخرین سحر، و اولین و آخرین دعــا🌱
ما را به اشاره ی ظهورش، اجابت کن.🙏🙏
🌻بوی ظهور🌻