هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘(داستان 362) قسمت 5 🌼تشرّف حاج ملّا باقر بهبهانی🌼 🌺 ... دیدن سید و نقل خواب هم ضرری ندارد و دروغ هم نگفته‌ام تا نزد خدا مسئول باشم. مصمّم بر رفتن نزد سید و گفتن خواب شدم. نماز صبح را خواندم. خانه سید در مسیر منزل تا کتابفروشی‌ام بود؛ لذا بعد از نماز به طرف مغازه به راه افتادم. در اثنای عبور، به درِ خانه سید رسیدم و توقف کردم و دست به حلقهٔ در بردم و آهسته آن را حرکت دادم، ناگاه صدای ایشان از بالا خانهٔ مشرف به در منزل بلند شد: «حاج ملا باقر هستی؟ صبر کن که آمدم.» تا این را شنیدم با خود گفتم: شاید از روزنه‌ای مرا دیده است. اما او سریعاً در حالی که کلاه و لباس خلوت به تن داشت از پله پایین آمد در را باز کرد و کیسهٔ پولی به دستم داد و گفت: «کسی نفهمد.» بعد هم در را بست و بدون این که چیز دیگری بگوید رفت. کیسه را آوردم و پول‌ها را شمردم، یک صد تومان تمام در آن بود و تا زمانی که سید مذکور زنده بود این واقعه را به کسی نگفتم، اگر چه از تقسیم پول به طلبکارها و قرائن دیگر، بعضی از افراد خبردار شدند و به یکدیگر می‌گفتند؛ ولی بعد از فوت سید این قضیه انتشار یافت. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 📚: ملاقات با امام زمان علیه‌السّلام در کربلا، ص ۲۵۱ الی ۲۵۴؛ ج ۲، ص ۱۷۶، س ۲ و عبقری الحسان، ج ۱، ص ۳۹۷ گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi