هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌼(داستان 377) 🌷تشرّف زهیر ابریشمی در کاظمین و خدمت به برادر دینی🌷 🌿 آقای زهیر ابریشمی گلپایگانی فرزند محمّد، متولد ۱۳۳۶ شمسی می‌نویسد: در ایامی که در کاظمین بودم، روزی به پارک کنار صحن مبارک امام موسی کاظم و فرزندش حضرت جواد علیهمالسّلام رفتم به پیرمردی که دستش زخم بود، برخورد کردم. پرسیدم: زخم دست شما از چیست؟ گفت: «تیغ درخت خرما به دستم رفته و هر سال عود می‌کند، الان خون زیادی از دستم رفته.» چون او را ناراحت دیدم، پیشنهاد کردم که به بیمارستان برویم، تاکسی گرفتم و به بیمارستان «الجمهوریه» کاظمین رفتیم، گفتند: «باید عمل شود.» ایستادم تا عمل کردند و ریشه تیغ را از دست او بیرون آوردند و چون ضعف پیدا کرده بود، به دکّان کبابی رفتم و غذایی برایش آوردم و بعد از این که کاملاً خاطر جمع شدم به طرف مغازه برادرم برگشتم. به همان پارک که رسیدم، چشمم به یک آقایی افتاد که با لباس عربی روی نیمکت نشسته و به من نگاه می‌کند، نزدیکتر شدم، سلام کرد و سه نوبت فرمود: «بارک اللّه! بارک اللّه! بارک اللّه!» من قدم به قدم که جلو می‌رفتم، بیشتر مجذوب آقا می‌شدم، اما چند قدم که نزدیک رفتم، دیدم آقا نیست و از نظر غائب شد - با این که خیلی خلوت بود - نفهمیدم آقا کجا رفتند. از بعضی علماء پرسیدم: گفتند: وجود اقدس امام زمان علیه‌السّلام بوده که نسبت به خدمتی که به برادر دینی‌ات انجام دادی، از تو راضی شده. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 📚: ملاقات با امام زمان علیه‌السلام در کربلا، ص ۲۹۱؛ شیفتگان حضرت مهدی علیه‌السّلام: ۲/۳۰۸ از دفتر ثبت کرامات مسجد جمکران: ۸۳ و عبقری الحسان، ج ۲ ص ۲۱۱ گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi