✅پرسشهای شما، پاسخ‌های امام زمان علیه‌السّلام و عارفان⁉ قسمت 78 8⃣5⃣. تشرف حاج علی بغدادی⁉ قسمت 2 👈 ... فرمود: «حاج علی، خیر است به کجا می‌روی؟» 🌺 گفتم: کاظمین را زیارت کردم و به بغداد بر می‌گردم. 👈 فرمود: «امشب شب جمعه است، برگرد.» 🌺 گفتم: سیّدی نمی‌توانم. 👈 فرمود: «چرا نمی‌توانی، برگرد تا برای تو شهادت دهم که از موالیان جدّم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و از دوستان مایی، و شیخ نیز شهادت دهد، زیرا خدای تعالی امر فرموده که دو شاهد بگیرید.» 🌺 این مطلب اشاره به چیزی بود که من در ذهنم داشتم؛ یعنی می‌خواستم از جناب شیخ خواهش کنم نوشته‌ای به من بدهد مبنی بر این که من از موالیان اهل بیتم و آن را در کفن خود بگذارم. 🌺 گفتم: تو از کجا این موضوع را می‌دانی و چطور شهادت می‌دهی؟ 👈 فرمود: «کسی که حقّش را به او می‌رسانند، چطور آن رساننده را نشناسد؟» 🌺 گفتم: چه حقّی؟ 👈 فرمود: «آن چیزی که به وکیل من رساندی.» 🌺 گفتم: وکیل شما کیست؟ 👈 فرمود: «شیخ محمّد حسن» 🌺 گفتم: ایشان وکیل شماست؟ 👈 فرمود: «بله، وکیل من است.» 🌿 حاج علی بغدادی می‌گوید: به ذهنم خطور کرد از کجا این سیّد جلیل مرا به اسم خواند، با این که من او را نمی‌شناسم؟ بعد با خود گفتم شاید مرا می‌شناسد و من ایشان را فراموش کرده‌ام. باز با خود گفتم لابد این سیّد سهم سادات می‌خواهد؛ امّا من دوست دارم از سهم امام علیه‌السّلام مبلغی به او بدهم. لذا گفتم: به خاطر آن که نزد من از حقّ شما (سهم امام علیه‌السّلام) چیزی مانده بود. در مورد آن به جناب شیخ محمّد حسن رجوع کردم، به خاطر آن که حقّتان را به اذن او ادا کرده باشم. 👈 ایشان در چهرهٔ من تبسّمی کرد و فرمود: «آری، بخشی از حقّ ما را به وکلایمان در نجف اشرف رساندی.» 🌺 گفتم: آیا آنچه ادا کردم، قبول شده است؟ 👈 فرمود: «آری» ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖ 📚: پرسش‌های شما، پاسخ‌های امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه‌الشریف و عارفان، ص ۷۹ الی ۸۷ 🌼🌤بوی ظهور🌤🌼 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor