هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 378) قسمت 2 🌼تشرّف زائر کاظمینی در حرم کاظمین علیهم‌السّلام🌼 ☘ ... او هم بعد از معاینه و دقت کامل گفت: این مرض مهلک و خطرناک است و علاج آن فقط با عمل جراحی انجام می‌شود و احتمال هم دارد که در زیر عمل از دنیا برود و اگر خوب شود او هم گنگ و هم لنگ خواهد شد‌. بیمار هر چه تضرع و زاری کرد که راه علاج آسان‌تری به او ارائه دهد طبیب گفت: چاره‌ای جز رفتن به بیمارستان و عمل جراحی نیست. بالأخره من و مریض مأیوس شدیم و به چند طبیب دیگر هم مراجعه کردیم، همه همان جواب را دادند و راه علاج ما را منحصر به عمل جراحی با احتمال تمام خطرات دانستند. من و مریض به کاظمین برگشتیم اما این دفعه مریض ناراحتی‌اش بیشتر از قبل بود زیرا علاوه بر دردی که داشت مأیوس از معالجه هم شده بود. او به حال اضطراب عجیبی افتاده بود و لحظه به لحظه بر اضطرابش افزوده می‌شد. من قدری به او دلداری دادم و از او خداحافظی کردم و به مغازه‌ام رفتم اما من تمام شب را در غصه و ناراحتی به سر بردم. صبح که به مغازه رفتم و هنوز تازه در دکان را باز کرده بودم دیدم آن بیمار با نهایت خوشحالی و بشّاشیّت نزد من آمد و مرتب شکر و حمد الهی را می‌نماید و صلوات می‌فرستد. گفتم: چه شده؟ گفت: ببینید هیچ اثری از آن قرحه‌ها و غده‌ها در من نمی‌باشد. گفتم: تو همان مریض دیروزی هستی! گفت: بله من همان مریض دیروزی هستم، دیشب وقتی از تو جدا شدم با خود گفتم، حالا که چاره‌ای جز مردن ندارم حمام می‌روم و یک زیارت با طهارت واقعی می‌کنم. لذا حمام رفتم غسل زیارت کردم ... (ادامه دارد) ... گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi