هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 378) قسمت 3 🌼تشرّف زائر کاظمینی در حرم کاظمین علیهم‌السّلام🌼 🌄 ... دیشب وقتی از تو جدا شدم با خود گفتم، حالا که چاره‌ای جز مردن ندارم حمام می‌روم و یک زیارت با طهارت واقعی می‌کنم. لذا حمام رفتم غسل زیارت کردم به حرم مطهر حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام مشرف شدم، ناگاه مرد عربی (که یقیناً حضرت بقیةاللّه (روحی فداه) بود) نزد من آمد و کنار من نشست و دست مبارکش را از سر تا پای من مالیده، هر کجا دستش می‌رسید فوراً درد آن محل ساکت می‌شد، تا آن که مرض از سر و صورت و زبان و دست و پا و تمام بدن من بیرون رفت. وقتی این معجزه را دیدم دامنش را گرفتم و با تضرع و ناله گفتم: تو که هستی که مرا شفا دادی؟ مردم صدای مرا در حرم شنیدند و دور من جمع شدند و پرسیدند: چه شده که این گونه تضرع و زاری می‌کنی؟ حضرت بقیةاللّه (روحی فداه) برای آن که مردم متوجه حقیقت مطلب نشوند فرمودند: او را امام علیه‌السّلام شفا داده ولی او دامن مرا گرفته و گریه و زاری می‌کند. بالأخره در این بین آن حضرت دامن خود را از دست من در آوردند و ناپدید شدند. آقای امین سلمانی می‌گویند: وقتی من او را دیدم و این حکایت را شنیدم او را برداشتم و به بغداد نزد اطبائی که او را دیده بودند بردم و به آنها گفتم: نزد شما آمده‌ام تا معجزه عجیبی را به شما نشان دهم تا ببینید چگونه غده‌ها و قرحه‌ها از وجود او رفته و شفا یافته است و حال آن که بیشتر از یک شبانه روز نیست که او از شما جدا شده است. آنها همه تعجب کردند و اعتقاد به وجود مقدس حضرت بقیةاللّه (روحی فداه) پیدا کردند. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 📚: ملاقات با امام زمان علیه‌السّلام در کربلا، ص ۲۹۲ الی ۲۹۴؛ ملاقات با امام زمان علیه‌السّلام: ۲۸۳، ملاقات شصت و دوم و عبقری الحسان، ج ۲، ص ۲۶۲ گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi