هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 381) قسمت 2 🌺تشرّف حاج صادق تبریزی🌺 🌼 ... گمان کردم از اهل عراق است و پشت سرش زوّاری هستند که دارند می‌آیند و به همین دلیل است که با این لباس‌های قیمتی در چنین راه مخوفی با کمال اطمینان راه می‌رود و الا احدی جرأت نمی‌کرد با آن لباس‌ها تنها حرکت کند چون امنیتی بین راه نبود و حتی ما فقط با یک قبا راه می‌رفتیم. و خیال کردم این سیّد از ساداتی است که برای گرفتن سهم سادات یا سهم امام با زوّار می‌روند و او این لباس‌های قیمتی را پوشیده است که او را بزرگ بشمارند و در خور شأن وی با او رفتار کنند. حتی شال ترمهٔ سبز تو زردی بر سر بسته بود که گویا الان از دکان تاجر خریده است. به خاطر این که گمان نکند من از او ترسیده‌ام به ایشان سلام نکردم. چهار قدم که به طرف «مسیب» رفت، برگشت و به ما توجه نمود و با صدای بلندی که خارج از معمول است فریاد زد: « ای اهل تبریز و ای ناظم التّجار، گمان نکنید اینها طفلند، به راستی اینها نزد خدای تعالی منزلت عظیمی دارند از خدای تعالی به واسطه اینها و به برکت‌شان هر چه می‌خواهید، بخواهید.» من اعتنایی به کلام او ننمودم، چون ... (ادامه دارد) ... گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi