✅پرسشهای شما، پاسخ‌های امام زمان علیه‌السّلام و عارفان⁉ قسمت 87 0⃣6⃣. تشرّف علامه حلی قدِّس سرّه⁉ 💐 مرحوم تنکابنی از آخوند ملا صفر علی لاهیجی نقل کرده است که گفت: استادم سیّد محمّد مجاهد، صاحب کتاب «المناهل فی الفقه»، فرزند سیّد علی طباطبایی، مؤلف کتاب ریاض، به من گفت: در حاشیهٔ کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی قدّس سرّه نوشته‌ای را که در خط علامه حلی بود، مشاهده کرد که در کنار حدیثی نوشته بود: 📝 « این حدیثی است که در راه حل به کربلا، حضرت مهدی علیه‌السّلام، آدرس آن را به من داد.» 👈 در مورد این داستان، مرحوم تنکابنی قدّس سرّه با سندی آورده است؛ علامه حلی قدّس سرّه گفت: در شب جمعه‌ای به قصد زیارت امام حسین علیه‌السّلام به سوی کربلا حرکت کردم. در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه‌ای برای راندن مرکب در دست داشتم. 👈 در بین راه عربی پیاده همراه من به راه افتاد و با من هم صحبت شد. کم‌کم فهمیدم شخص دانشمندی است، وارد مسایل علمی شدیم و برخی از مشکلات علمی را که داشتم از او پرسیدم و پاسخ مناسب داد، تا این که در موضوعی سخن به میان آمد و آن عرب فتوایی داد و من منکر شدم و گفتم: 👈 این فتوا پشتوانهٔ روایی ندارد و حدیثی بر طبق آن نداریم. ✅ آن مرد عرب گفت: 💫« در این موضوع شیخ طوسی در تهذیب حدیثی را آورده است. شما از اول تهذیب، فلان مقدار صفحه بزن (1) در سطرِ فلان، حدیث را خواهی یافت.» 👈 متحیّر شدم که این شخص کیست؟ که این همه آمادگی دارد؟ در این حال به فکرم رسید که از او بپرسم: آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان علیه‌السّلام را ببیند؟ 👈 در این جا از شدت لرزشی که بدنم را فرا گرفت، تازیانه از دستم افتاد و آن بزرگوار خم شد و تازیانه را از زمین گرفت و در دستم گذاشت و فرمود: 💫« چگونه صاحب الزمان را نمی‌توانی ببینی، در حالی که اکنون دست او در دست توست.» 🍃 مرحوم علامه قدّس سرّه پس از شنیدن این سخن، بی‌اختیار خود را از روی چهارپایی که سوار بود، بر زمین انداخت تا پای امام را ببوسد، اما از شدت شوق، بی‌هوش بر زمین افتاد. پس از آن که به هوش آمد، کسی را ندید. 👈 پس از بازگشت، به کتاب تهذیب مراجعه کرد و حدیث را پیدا کرد و در حاشیهٔ کتاب، در کنار حدیث نوشت: 📝 « این حدیثی است که مولایم حضرت مهدی علیه‌السّلام خبر وجود این حدیث را در این کتاب به من داد.»(2) 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖ 📚: پرسش‌های شما، پاسخ‌های امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه‌الشریف و عارفان، ص ۸۷ الی ۸۸ 📚:1- در زمان قدیم کتاب‌ها فاقد شمارهٔ صفحه بودند و به همین دلیل برای آدرس دادن به اشخاص می‌گفتند: از اول کتاب چند صفحه جلو برو و یا از آخر کتاب چند صفحه به عقب برگرد.(فرهنگ سخنان امام زمان علیه‌السّلام، ص ۲۸۸) 📚:2- ر.ک: برکات حضرت ولی عصر علیه‌السّلام، ترجمهٔ کتاب عبقری الحسان، ص ۱۳۱، حکایت ۱۰؛ فرهنگ سخنان امام زمان علیه‌السّلام، ص ۲۸۸ و همان، ص ۱۹۳ 🌼🌤بوی ظهور🌤🌼 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor