هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍃(داستان 383) قسمت 3 🌺تشرّف شیخ علی دجیلی در راه زیارت جناب حرّ🌺 🌾 ... مقدار کمی سوار شد و زود پیاده گردید و دوباره خودم سوار شدم، ناگاه خود را نزد قهوه خانه‌ای که در کنار «نهر حسینیه» است دیدم؛ قهوه خامنه‌ای که ابتدای شهر کربلاست. سیّد وداع نمود و به یکی از کوچه باغ‌ها رفت. وقتی تشریف برد به فکر افتادم که من الان کنار خط آهن بودم که آفتاب غروب کرد و به فاصلهٔ پانزده دقیقه خودم را در شهر کربلا می‌بینم و صدای اذان بلند است با این که مسافت از یک فرسخ بیشتر است؛ این سیّد چه کسی بود که از اهل سامرا و اوضاع آن سؤال نمود؟ و اصلاً چطور فهمید من از آنجا هستم؟ تازه من همان اول به چه کسی متوسل شدم؟ دیگر یقین کردم آن آقا، حضرت ولی عصر (عجّل اللّه فرجه) بوده است و آنچه یقینم را محکم می‌کند این است که در راه از ایشان پرسیدم: « نام شما چیست؟» فرمودند: « سیّد مهدی.» بلافاصله برگشتم که ببینم کجا رفت؛ اما با کمال تعجب از آن بزرگوار اثری نبود، در حالی که در باغ یا راه دیگری غیر از مسیری که آمده بودیم، دیده نمی‌شد. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 📚: ملاقات با امام زمان علیه‌السّلام در کربلا، ص ۳۰۲ الی ۳۰۳؛ ج ۱، ص ۱۱۸، س ۲ عبقری الحسان، ج ۱، ص ۲۷۹ گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi