🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 744) قسمت ۶ 💐 در تنگنای اسارت 💐 🍃 ... از سلول بیرون آمدم؛ سراغ محمّد که خواب دیده بود، رفتم و جریان را از او پرسیدم. گفت: من از سن ۱۸ - ۱۹ سالگی، هر شب، قبل از خواب، دو رکعت نماز امام زمان علیه‌السلام را با صد مرتبه «إیّاک نعبدُ و إیّاکَ نسْتَعین» می‌خوانم و می‌خوابم. قبلاً بعد از تمام شدن نماز، فقط یک دعا می‌کردم که آن هم برای فرج آقا امام زمان «عجل اللّه تعالی فرجه الشریف» بود؛ فقط همین دعا. چون می‌دانم که با فرج آقا، یقیناً هرچه از خیر و خوبی و صلاح و سعادت و عاقبت به خیری که برای دنیا و آخرت خودمان می‌خواهیم، حاصل می‌شود. مقیّد بودم که بعد از نماز برای هیچ امری غیر از فرج حضرت دعا نکنم؛ حتّی در زمان اسارت برای پیروزی رزمندگان و نجات از این وضع هم دعا نکرده‌ام تا این که دیشب، وقتی علی اکبر را به آن حال دیدم، بعد از نماز شفای او را از آقا خواستم. قبل از اذان صبح خواب دیدم که در فضای سبز و خرّمی ایستاده‌ام و به قلبم الهام شد که وجود مقدّس آقا امام زمان علیه‌السلام از این منطقه عبور خواهند نمود. به این طرف و آن طرف نگاه می‌کردم. ماشینی از راه رسید. جلو رفتم و دیدم که سیّدی داخل ماشین نشسته است. سؤال کردم که شما از وجود مقدّس آقا خبری دارید؟ فرمودند: مگر نمی‌بینی نوری در میان اردوگاه اسرا ساطع است؟ دیدم که از سلول علی اکبر نوری به صورت یک ستون که به آسمان پرتو افشانی می‌کند، ساطع است و تمام منطقه را روشن کرده است. لذا یقین کردم که امام زمان علیه‌السلام علی اکبر را مورد عنایت و لطف قرار داده و شفایش داده است. وقتی از خواب بیدار شدم، بشارت شفا گرفتن علی اکبر را دادم. برگشتم به سلول علی اکبر و جریان را سؤال کردم. گفت: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران ناشر: مسجد مقدس جمکران 📝 داستان سی و هشتم - در تنگنای اسارت - ص ۱۱۱ و ۱۱۲. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖