🌸
#طنز #جبهه 🤣😂🌸
🌸پنکه
🌸در گرمای وحشتناک چذابه بودیم و سنگر های خفه کننده اون. آب گرم و خاک های نرمی که همه جا همراهمون بودن. همه این ها قابل تحمل بود اگر در کنار تدارکات نبودیم. ولی مشکلات ما از روزی شروع شد که در اهدایی های مردمی، چشممان به جمال پنکه ای افتاد که توسط شهید دست نشان (مسئول تدارکات) از لندکروز پیاده شد.
این مشکل وقتی حادتر می شد که می دیدیم گرما هست، 😰 پنکه هست، موتور برق هم هست ولی تا می آمدیم روشن کنیم به یاد بچه های توی خط 😮 می افتادیم که جلو بودن و اینها رو نداشتن.
تقوی، به کمرمون فشار میآورد ولی بهرحال اونم حدی داشت😉
روزهای اول
محکم و استوار از نگاه کردنش، همچون نامحرمی، پرهیز کردیم.
روز دوم
فقط با نیم نگاهی براندازش کردیم و استعفراللهی گفتیم و رد شدیم.
روز سوم یا چهارم
وقتی صدای موتور برق بلند شد ناخودآگاه دستمان بسمت دوشاخهاش رفت و با پریز آشنایش کردیم.
عذاب وجدان رو هم با این فتوا که حالا اگر روشن باشد یا خاموش چه توفیری بحال بچه های جلو دارد و دل مردم خوش است به استفاده از اهداییهایشان، آرام کردیم و با لبخندی از رضایت در گوشه ای پلاس شدیم.😴
بیست دقیقه 😐 نگذشته بود که👮 پیک فرماندهی از طرف شهید عبداله محمدیان پیام آورد که پنکه را خاموش کنید و دیگر روشن نکنید.
تقوا و شدت حواس جمعی عبداله ما رو بخود آورده و....
یادش بخیر جبهه،
که مستحباتش واجب بودند و مکروهاتش، حرام.
جهانی مقدم
💎
#کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat