🌸 اصطلاحات جبهه ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━  ▪︎آن چیز را که چیز بود، چیزش کنید: مسأله ای که پشتِ بی سیم برای هر دو طرف روشن بود. ▪︎شَـل و شـولتیـــم: مخلصتیم .             ▪︎ بوسه گاه ِحوری: تاول ِ ناشی از گــاز ِ شیمیـــایی ▪︎آب پاش: بسیار اهلِ گــریه ▪︎آب طلایی شده: نماز صبح قضا شــده . ▪︎آخ جون تـرکش: جراحت ِ ناشی از تـرکش که منجـر به مرخصی می‌شد ▪︎آدمهـای قورباغه ای: نیروهـای غـواص اطلاعات عملیّات خودی. ▪︎آدم کـُش ِگـردان: امدادگــر ِ ناشی و تازه کـار . ▪︎آقا گــربه: نیروی خودی که بـه کمین و شکار ِ دشمن می‌رفت. ▪︎از آن بترس: نیروی خیلی افراطی در مذهب. ▪︎از ضامن خارج شدن: عصبانی شدن فرمانده از نیروی تحت ِ امر خود. ▪︎اسلام قوی ست: وضع تدارکات خوب است. ▪︎اِف 15: بسیجـــی ▪︎اِف 16: پاســدار افتخـــاری ▪︎الهــی قلبی محجــوب: کنایه از رزمنــده ای با محاسن ِ بلند و پیراهن ِ یقـه آخونــدی. ▪︎باطـری قلمـی: بسیجـــی ِ لاغــر ▪︎بنـد ِقاف: رزمنــده خوش تیپ و بانمک. 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat