علیه السلام ای تو آیینه ی من، ماه دیرینه ی من دست خود را بگذار، به روی سینه ی من شکر حق گریه ی من راهِ تماشا بسته چه کس این آینه ی فاطمه را بشکسته خواهرت را دریاب «تکرار» * ای امید دل من، بسته شد محمل من رفته بر باد فنا، همه ی حاصل من چه کنم این همه اطفال به صحرا زده را چهره خونین شده و آبله بر پا زده را خواهرت را دریاب «تکرار» * در پاسخ به زینب قافله سالاری، بر همه غمخواری تو رَه دور و دراز، پیش رویت داری زینبم، جان تو و باغ گل پرپر من چون تو هم خواهر من هستی و هم مادر من صبر کن خواهر من «تکرار» *** بر سر نی سر من، پای نِی دختر من کودکان سینه زنان، نوحه خوان مادر من بانگ ای وای ز لب های یکایک بشنو واحسینا ز لب خیل ملایک بشنو صبر کن خواهر من «تکرار» https://eitaa.com/brgzida