🔹آیت الله حائری شیرازی(رحمت الله علیه)🔹
🔸 «گرفتن» و «رها کردن» در تربیت🔸
تربیت، «گرفتن» و «رهاکردن» دارد؛ یعنی باید «متربی» را از آنکسیکه انسان را به راه خطا میبرد بگیری و به راه صحیح بیاوری و طبق یک برنامۀ زمانبندیشده رهایش کنی.
دورۀ «رهاکردن» بسیار ظریفتر و مهمتر از دورۀ «گرفتن» است. اینکه کسی را در مرحلۀ نخست تحتتأثیر خود قرار دهیم کار سادهای است. اما کسی را از تأثیر خود خارجکردن و او را روی پای خودش واداشتن کار دشواری است؛ یعنی چنان دستت را از اطراف او کنار ببری که راه خودش را ادامه بدهد و خرد نشود.
وقتی به کسی تعلیم دوچرخهسواری میدهید چه میکنید؟ او که وارد نیست؛ او را میگیرید، اما همینکه او دو تا پا زد، رهایش میکنید. همینکه توانست تعادلش را حفظ کند، دست از دوچرخه برمیدارید. گرفتنش آسان است؛ اما این گرفتن بهضرر اوست. اگر رهایش کنید که زمین بخورد به نفع دوچرخه سوار است. چرا؟ چون «سلامت در وابستگی»، برای انسان «هلاکت» است. درحالیکه زخمیشدن در حفظ تعادل، سعادت است.
رهبر جامعه هم، هنگام «گرفتن» و قبضهکردن جامعه، کار سادهای دارد؛ کار دشوار او در «رهاکردن» جامعه است. وابستهشدن جامعه به رهبرِ خودش ساده است. روی پای خود ایستادنِ جامعه، بهطوریکه خود بفهمد، خود بداند و خود درک کند، دشوار است. برای گذشتن از این مرحله، جامعه «زخمهایی» را باید تحمل کند و آسیبهایی را باید قبول کند تا بتواند روی پای خود بایستد، بفهمد و حرکت کند.
@yazdbso