روز زن و معماری ضد زن زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه لطفا به این جملات وارطان هوانسیان، از شاخص ترین معماران دوره پهلوی که مروّج سیاستهای رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی برای تغییر هویت زنان ایرانی بود دقت بفرمایید: "کسانی که آن زمان (دوره قبل از سلسله پهلوی) را به یاد دارند به خوبی میدانند که ساختمانهای این شهر بزرگ (تهران) مانند طبقه نسوان (بانوان) که در زیر چادر سیاه مستور بودند با دیوارهای بلند کاهگلی و یکنواخت محصور و جز با یک در چوبی آن هم به اشکال مختلف که در روی آنها کوبه های آهنی بدقواره ای نصب شده بود وسیله ارتباط دیگری با دنیای خارج خود نداشتند. در آن عصر یعنی قبل از رفع حجاب مگر کسی می توانست آن حصار سیاه و غم انگیز را از گرد منزل مسکونی خود برداشته و از اتاق نشیمن، پنجره ای بر روی خیابان باز کند و یا بالکنی در جا و بنای خود احداث نماید؟ آن روزها همانگونه که زن در خانه محبوس و به مثابه یک نفر زندانی زندگی میکرد ساختمانها و باغها و سایر اماکن پایتخت ما هم در میان دیوارهای بلند محصور و مستور مانده و باز چنانکه در چهره زن آن روز، جلوه تبسم و صفا دیده نمیشد قیافه ساختمانها نیز در پناه همین دیوارهای گلی سیاه و بعضاً سر به فلک کشیده، عبوس و غمگین به نظر می رسید". هوانسیان و همفکرانشان با این تفکر که خانه سنتی و درونگرای ایرانی همچون حصار و زندان است، مروّج معماری مدرن غربی در این کشور شدند و پیشنهادشان برای رهایی زن ایرانی از حصار معماری سنتی، تبدیل خانه های درونگرای سنتی به برونگرا بود. نتیجه آن تفکر را امروز شاهد هستیم؛ دیگر نه از حیاط مرکزی در خانه هایمان خبری هست و نه از حوض و درخت و نه از ایوان های باصفا و پر از گلدان. به جایش برای آزادی زنانمان، آپارتمان های قوطی کبریتی ساخته ایم که گرچه پنجره هایش به جای حیاط مرکزی به سمت کوچه و خیابان باز می شود، ولی آنقدر شهرهایمان را عمودی و متراکم ساخته ایم که اگر لحظه ای همان پنجره باز شود، حریم خصوصی زن خانه از تیررس دید بلوکهای روبرو در امان نخواهد بود. لذا نه تنها به او آزادی و وسعت دید و منظر ندادیم بلکه زن ایرانی و فرزندانش را در این شهرهای عمودی و آلوده و در داخل این آپارتمانهای سلول مانند، از مواهب طبیعی و باد و نور طبیعی خورشید هم محروم کردیم. دوباره این جمله هوانسیان را مرور کنیم: «آن روزها زن در خانه محبوس بود!»؛ کاش ایشان اکنون در قید حیات بود و معماری این روزهای شهرهایمان را می دید تا از او می پرسیدیم که اکنون که زنانمان در قفس های آپارتمانی، نه فضای کافی برای مهمانداری دارند و نه فضای کافی برای بازی با بچه و تربیت فرزند و نه فضای کافی برای سرگرمی ها و تولیدات خانگی، بیشتر محبوس و محصور هستند و یا آن زمان که زن ایرانی، خانه اش را نه فقط سرپناه، که مسکن، به معنای محل آرامش می دید و برای همه این فعالیتها، فضای کافی داشت؟ "وَالله جَعَل لَکُم مِن بُیُوتِکُم سَکَنا: و خداوند برایتان از خانه هایتان آرامش قرار داد" (نحل/۸۰)؛ اینکه خدای متعال در این آیه می فرماید از خانه هایتان آرامش آفریدیم (و نه در خانه هایتان)، معنایش این نیست که فقط برخی خانه ها آرامش بخش هستند و نه هر خانه ای؟ اگر بله، شرط آرامش بخشی برای معماری خانه چیست؟ خانه های افقی و پوشاننده و یا خانه های عمودی و عریان و بدون حریم؟ خوب است در این روزها که متعلق به زنان و مادران ایرانی است مدیرانی که دائم در حال ترویج و تکثیر این نوع معماری و شهرسازی عمودی هستند با خود بیاندیشند که آیا میان افزایش دائم نرخ نزاع و طلاق و مسائل خانوادگی با این نوع آپارتمان های ضد زن و قفس مانند که تمام نیازهای روحی و روانی زن را سرکوب می کند، رابطه معناداری وجود ندارد؟! إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: مسلماً در اين (امور) براى آنهایی كه می اندیشند نشانه‌هایی است (نحل/۱۱) إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ: مسلماً در اين (امور) براى آنهایی كه تعقل مى‌كنند نشانه‌هایی است (نحل/۱۲) إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ: مسلماً در اين (امور) براى آنهایی كه پند مى‌گيرند نشانه‌هایی است (نحل/۱۳) @baladetayyeb