📚 گفت: اکنون ای دوست درخواست می‌کنی که آینه را به دست من ده تا ببینم. بهانه نمی‌توانم کردن، سخن ترا نمی‌توانم شکستن. و در دل می‌گوید که البته بهانه‌ای کنم و آینه را بدو ندهم، زیرا اگر بگویم بر روی تو عیب است احتمال نکند، اگر بگویم بر روی آینه عیب است بتر. باز محبت نمی‌هلد که بهانه کند. می‌گوید: اکنون آینه به دست تو بدهم، الا اگر بر روی آینه عیبی بینی آن را از آینه مدان، در آینه عارضی دان آن را، و عکس خود دان، عیب بر خود نه، بر روی آینه عیب منه، و اگر عیب بر خود نمی‌نهی، باری بر من نه، که صاحب آینه‌ام و بر آینه منه ... 📚📚📚 📖 از مقالات شمس نوشته‌ی @anarestane_maneto