🫂 مثلاً می رفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود می‌انداخت و می گفت: «داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون» 😅 یا مثلا با اینکه سن خودش کم بود به مدرسه می‌رفت، لیست بچه‌ها را می‌گرفت به آنها زنگ می‌زد و به مسجد دعوتشان می کرد. مصطفی حتی افرادی که همه به چشم اراذل و اوباش به آنها نگاه می‌کردند، جذب هیئت می‌کرد. آن ها هم بچه‌های خوبی می شدند و خیلی به نفع اهالی محل می شد. ╢◎شهید مصطفی صدرزاده◎╟ ✤ღ @cafe_taamol ღ✤