🏴📖 "تا آن روز پایم تاول نزده بود اما آنقدر درد می‌کرد که میانه راه تصمیم گرفتم کفش‌هایم را در بیاورم. هر دو پایم را باندپیچی کردم و راه افتادم… داغی آسفالت زیر پایم تا عمق جانم را می‌سوزاند و پا درد قدیمی حالا خودش را تا کمر بالا کشیده بود و شانه‌هایی که رد آغوش گرفتن کوله‌ها، کبودش کرده بود. شاید اگر این‌ها را برای هر عقل سلیمی می‌گفتیم، قسم می‌خورد دیوانه‌ایم که شب‌ها و روزها دعا کردیم و اشک ریختیم که این سفر روزی مان شود. نه دیگر مثل روز اول در نجف پرواز می‌کردم و نه مثل روز اول پیاده روی راه می‌رفتم. حالا شبیه تکه آهنی شده بودم که مغناطیسی چون سیدالشهدا علیه‌السّلام من را به سمت خود جذب می‌کرد. افتاده بودم در این میدان پر کشش و دیگر رفتنم دست خودم نبود، دل بود که هر طور شده مرا به سوی حرم می‌کشید..." -●--●--●--●--●--●--●--●--●--●- «رو به راه» به قلم فاطمه سادات مظلومی، یکی از سفرنامه‌های زیبای اربعینه. تو حال و هوای خوندن این کتاب رو به شما محبان علیه‌السّلام توصیه می‌کنیم 💯 ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿