🔰 اصحاب کساء علیهم السلام سند حقانیت اسلام... صلوات الله علیه فرمودند: ✨ هنگامی که هیأت نمایندگان نجران بر صلی الله علیه و آله وارد گشتند، سه تن از بزرگان مسیحی به نام‌های عاقب و محسن و اُسقف، آنان را همراهی می‌کردند. و آنان به نزد یهودیان که در بیت المدارس بودند، رفتند و فریاد زدند: ای برادران بوزینه و خوک! این مرد در میان شماست و بر شما چیره گشته است. به سوی ما فرود آیید. با این سخن، منصور یهودی و کعب بن اشرف یهودی به سوی آنان رفتند. ✨ مسیحیان به آنان گفتند: صبح فردا حاضر گردید تا او را بیازماییم. - گفت: - پیامبر صلی الله علیه و آله نیز چون نماز صبح را اقامه نمود، فرمود: آیا در اینجا کسی حضور دارد که در صدد آزمودن (من) باشد؟ تا اگر کسی را یافت، او را پاسخ گوید و اگر چنین کسی حضور نداشت، آیاتی که آن شب بر او نازل گشته بود را برای اصحابش قرائت کند. ✨ و چون پیامبر صلی الله علیه و آله نماز صبح را اقامه نمود، مسیحیان در برابر او نشستند و اُسقف به او گفت: ای ابوالقاسم، پدر موسی که بود؟ فرمود: «عمران». گفت: و پدر یوسف که بود؟ فرمود: «یعقوب». اسقف ادامه داد: پدر و مادرم به فدایت، پدر تو که بود؟ فرمود: «عبدالله بن عبدالمطلب». گفت: پدر عیسی که بود؟ با این سخن، پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت نمود؛ و رسول خدا هرگاه که نیازمند کلامی سنجیده می‌گردید، جبرئیل از آسمان هفتم بر او فرود می‌آمد و در کوتاه تر از چشم بر هم زدنی، سخن خود را به او می‌رسانید، و این همان سخن حق تعالی است که می‌فرماید: «وَ مَا أمرُنا إلا واحدة کَلَمحِ البَصَر»، {فرمان ما تنها یک بار صادر می‌گردد و در چشم برهم زدنی محقق می‌گردد. } -. قمر/۵۰ - و بر همین اساس جبرئیل علیه السلام نازل گردید و فرمود: «او روح و کلمه (حکم و اراده) خدا بود». ✨ اسقف به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: آیا روح نباید دارای جسم باشد؟ پیامبر سکوت نمود و در این هنگام این آیه بر او نازل گردید: «إِنَّ مَثَلَ عِیسَی عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ». چون اسقف این سخن را شنید، از جای برجست. چرا که عیسی را بزرگ تر از آن می‌دانست که گفته شود: آفریده ای از خاک است. سپس گفت: ای محمد! ما این سخن را نه در تورات و نه در انجیل و زبور نمی یابیم و تو آن را حتی در نزد خود (کتاب خود) نیز نمی یابی. با این سخن آنان، پروردگار این آیه را بر او نازل نمود: «فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ». مسیحیان گفتند: ای ابوالقاسم! به انصاف و عدل با ما سخن گفتی. وعده دیدار تو چه زمانی است؟ فرمود: «صبح فردا، إن شاءالله». ✨ آنان بازگشتند، درحالی که (یهودیان) می‌گفتند: خدایی جز خدای یگانه نیست. اگر فردا هلاک گردند، برای ما چه اهمیتی دارد که خداوند نصرانی را هلاک سازد یا مسلمان را. ✨امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را اقامه نمود، دستم را گرفت و مرا پیشاپیش خود قرار داد. و دست را گرفت و او را پشت سر خود قرار داد و دست و را نیز گرفت و آنان را در سمت راست و چپ خود قرار داد. سپس در کنار آنان زانو زد. هنگامی که مسیحیان این عمل او را مشاهده کردند، از کرده خود پشیمان شدند و با یکدیگر مشورت کردند و گفتند: به خدا سوگند که بی هیچ شک و شبهه ای او پیامبر است و اگر با ما مباهله کند، خداوند دعای او بر علیه ما را اجابت می‌کند و ما را هلاک می‌گرداند. و تنها راه نجات ما آن است که از او درخواست گذشت و بخشش کنیم. ✨ بنابراین پیش آمدند و پیش روی او بر زمین نشستند و گفتند: ای ابوالقاسم، از ما درگذر. فرمود: «آری، از شما درگذشته ام، سوگند به آن که مرا به حق مبعوث داشت، اگر با شما مباهله می‌کردم، خداوند بر روی زمین هیچ مسیحی را رها نمی کرد، مگر آن که او را هلاک می‌ساخت». 📚 بحارالانوار ج۲۱ ص۳۴۷ ↲ • ↳ |˹ @camsha کـامشـا ˼|