⚠️ ⚠️ نمونه انسان با تقوا 👇 مرحوم شیخ عبدالله پیاده هرجا میرفت و غذا می خورد، اگر آن غذا شبهه‌ناک یا حرام بود، قی می کرد. دست خودش نبود. بدنش جوری شده بود که خود بخود استفراغ می کرد و دیگر از آن غذا نمی خورد! یعنی می فهمید که این غذا مشکل دارد و باید از آن دوری کرد. یکی از استادان من هم در گذشته بعضی جاها می‌رفتند و بعضی مهمانی ها و دعوت ها را نمی پذیرفتند. می‌فرمودند:《جاهایی که قرار نبود بروم [به جهت شبهه‌ناک یا حرام بودن لقمه‌اش] خداوند فرشته‌ای را مأمور کرده بود که بیاید و بازوی‌مرا فشار دهد؛ و من با این کار آن فرشته [که البته او را نمی‌دیدم اما فشار دستم را حس می‌کردم] می فهمیدم که آن غذا اشکال دارد! بعداً هم از راه های دیگر می فهمیدم که نباید آنجا میرفتم! یک شب، همان فرشته آمد و مرا از رفتن به جایی نهی کرد اما گفتم "حالا بروم و ببینم چه می‌شود!" رفتم و نشستم از غذای آن میزبان خوردم؛ از آن خانه که بیرون آمدم، فرشته رفت که رفت! و هنوز هم بر نگشته!》 خدا به سبب تقوایی که آن شخص داشت، فرشته را فرستاده بود اما بی تقوایی و بی احتیاطی اش باعث شد که فرشته برود.