به هر موفقیتی که رسیدی، آدم‌ها سر می‌چرخانند و به تو نگاه می‌کنند و متر برمی‌دارند و فاصله‌ی خودشان تا تو را اندازه می‌گیرند و کمتر کسی ازخودش می‌پرسد: این آدم چه سختی‌ها و مشکلاتی را طاقت آورده تا به اینجای راه رسیده و چه مسیر سخت و طاقت‌فرسایی طی شده تا یک انسان به این شرایط و جایگاه برسد؟! انگار مسیرِ ناهموارِ موفقیت، نامرئی‌ست و هرگز کسی جز خودت نخواهد فهمید؛ برای اینکه به رویای کودکی، نوجوانی یا جوانی‌ات برسی چه رنج‌هایی را به جان خریدی و چقدر خودت را از آسایش و تفریح محروم کردی تا الآن و این لحظه بتوانی در شرایط ایده‌آل‌تری زندگی کنی و به جهان، از زاویه‌ی بلندتری نگاه کنی. آدم‌ها اکنونِ تو را می‌بینند و تصور می‌کنند همان ابتدا روی قله متولد شده‌ای و این باعث می‌شود ناامید شوند و نپذیرند که هر موفقیتی حاصل بسیار تلاش کردن‌ها و خود را از تفریحاتِ بسیاری محروم کردن‌ها و جنگیدن‌ها و صبور بودن‌هاست. در پسِ هر موفقیتی سال‌ها تلاش هست و مسیرِ هر قله‌ای از دامنه‌‌ای سخت و ناهموار می‌گذرد و برای رسیدن به هر مقصدی، باید مسیر را و سختی‌های مسیر را پذیرفت و به رسمیّت شناخت... |نرگس صرافیان طوفان| .