یادت باشه که عزت نفس (یا احساس ارزشمندی‌مون) و اعتماد به نفس (یا باور ما به توانمندی‌هامون) زمانی ساخته میشه که عکس بدون فیلتر زندگی و دستاوردهای خودت رو، با زندگی‌های کراپ شده اسنپ‌چتی دیگران مقایسه نکنی! مرز بذاری، قبل از اینکه بی‌مرزی‌ها نابودت کنن!‌ تو زندگی آدما مرزهای باریکی وجود دارن بین صراحت و بی‌ادبی، بین احترام و چاپلوسی، بین اعتماد به نفس و خود‌شیفتگی. این مرزها حس آدم‌ها به خودشون و توانمند‌ی‌هاشونه و جالب‌تر اینکه خودشون هم تعیین کننده این حد و مرزها هستن. به جای شنا کردن تو خلاف جهت آب و انرژی سوزوندن واسه رشد کردن تو جریانی که رو حس ارزشمندی و توانمندی‌ت اثر منفی می‌گذارن!، دور و برت رو با آدم‌های مثبتی که حس خوبی میدن و می‌گیرن پر کنی. آغوشت رو واسه یادگیری چیزهای جدید و چالش‌زا باز کنی چون هرچی بیشتر خودت رو به چالش بکشی و بیشتر از عهده‌شون بربیایی، حست به خودت و توانمندی‌هات بیشتر میشه با وجود ترس و تردید، وقتی می‌دونی خواسته‌ت چیه و از چه مسیری میشه شروع کرد و اقدام کرد!ُ دست به اقدام بزنی. چون اعتماد به نفس از جنس عمله، نه حرف... وقتی چیزی طبق برنامه پیش نمیره، تمرین کنی به ‌جای سرزنش با خودت مهربون باشی. چون جذابیت زندگی به همین غیرقابل پیش بینی بودنشه. اگر نتیجه قطعی بود که دیگه شوری واسه جلو رفتن وجود نداشت. مراقب بدنت باشی، چون رفیق جون جونی عزت نفس و اعتماد به نفست اونه. یه بدن سالم و یه سبک زندگی متعادل که در اون به خواب، خوراک و پوشیدنی‌ها توجه میشه سیگنال‌هایی به احساس ارزشمندی و توانمندی‌هامون می‌فرسته. دوستانه‌تر با خودت حرف بزنی، چون اولین و آخرین نفری که باهات می‌مونه خودتی. + پس به جای گفتن: من نمی‌تونم انجامش بدم!، بیا و بگو، تمام تلاشم رو می‌کنم. + به جای گفتن: فقط گند میزنم، بیا و تمرین کن که یه فرصت دیگه به خودم میدم. تو هر اشتباه و شکستی دنبال درسی بگردی. چون روزگار معلم سختگیریه، اول امتحان می‌گیره و بعدا درسش رو میده و اگه احساس کنه درسش رو خوب یاد نگرفتی، انقدر تکرارش می‌کنه که تجربه‌ها درسشون رو بهت بدن. .