😞حرام اعلام کردن حلال خداوند (ازدواج موقت) توسط عمر بن خطاب مفضل از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند: ▪️فَتَمَتَّعَ سَائِرُ الْمُسْلِمِینَ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ فِی الْحَجِّ وَ غَیْرِهِ وَ أَیَّامِ أَبِی بَکْرٍ وَ أَرْبَعِ سِنِینَ فِی أَیَّامِ عُمَرَ حَتَّی دَخَلَ عَلَی أُخْتِهِ عَفْرَاءَ فَوَجَدَ فِی حَجْرِهَا طِفْلًا یَرْضَعُ مِنْ ثَدْیِهَا فَنَظَرَ إِلَی دِرَّةِ اللَّبَنِ فِی فَمِ الطِّفْلِ فَأُغْضِبَ وَ أُرْعِدَ وَ ارْبَدَّ وَ أَخَذَ الطِّفْلَ عَلَی یَدِهِ وَ خَرَجَ حَتَّی أَتَی الْمَسْجِدَ وَ رَقِیَ الْمِنْبَرَ وَ قَالَ نَادُوا فِی النَّاسِ أَنِ الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ کَانَ غَیْرَ وَقْتِ صَلَاةٍ یَعْلَمُ النَّاسُ أَنَّهُ لِأَمْرٍ یُرِیدُهُ عُمَرُ فَحَضَرُوا فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ أَوْلَادِ قَحْطَانَ مَنْ مِنْکُمْ یُحِبُّ أَنْ یَرَی الْمُحَرَّمَاتِ عَلَیْهِ مِنَ النِّسَاءِ وَ لَهَا مِثْلُ هَذَا الطِّفْلِ قَدْ خَرَجَ مِنْ أَحْشَائِهَا وَ هُوَ یَرْضَعُ عَلَی ثَدْیِهَا وَ هِیَ غَیْرُ مُتَبَعِّلَةٍ فَقَالَ بَعْضُ الْقَوْمِ مَا نُحِبُّ هَذَا فَقَالَ أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أُخْتِی عَفْرَاءَ بِنْتَ خَیْثَمَةَ أُمِّی وَ أَبِیَ الْخَطَّابِ غَیْرُ مُتَبَعِّلَةٍ قَالُوا بَلَی قَالَ فَإِنِّی دَخَلْتُ عَلَیْهَا فِی هَذِهِ السَّاعَةِ فَوَجَدْتُ هَذَا الطِّفْلَ فِی حَجْرِهَا فَنَاشَدْتُهَا أَنَّی لَکِ هَذَا فَقَالَتْ تَمَتَّعْتُ فَأَعْلِمُوا سَائِرَ النَّاسِ أَنَّ هَذِهِ الْمُتْعَةَ الَّتِی کَانَتْ حَلَالًا لِلْمُسْلِمِینَ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ قَدْ رَأَیْتُ تَحْرِیمَهَا فَمَنْ أَبَی ضَرَبْتُ جَنْبَیْهِ بِالسَّوْطِ- فَلَمْ یَکُنْ فِی الْقَوْمِ مُنْکِرٌ قَوْلَهُ وَ لَا رَادٌّ عَلَیْهِ وَ لَا قَائِلٌ لَا یَأْتِی رَسُولٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ أَوْ کِتَابٌ بَعْدَ کِتَابِ اللَّهِ لَا نَقْبَلُ خِلَافَکَ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ وَ کِتَابِهِ بَلْ سَلَّمُوا وَ رَضُوا 😞 ▪️وَ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ الْخَطَّابِ فَلَوْلَاهُ مَا زَنَی إِلَّا شَقِیٌّ أَوْ شَقِیَّةٌ. 🔸پس سایر مسلمانان در زمان رسول خدا ﷺ در حج و غیر آن، ازدواج موقت می‌نمودند و همچنین در ایام ابوبکر و چهار سال از ایام عمر نیز مسلمانان متعه می‌کردند، تا اینکه عمر بر خواهرش «عفرا» وارد شد و دید در دامنش طفلی است که از سینه‌اش شیر می‌نوشد. پس به سفیدی شیر در دهان طفل نظر کرد و عصبانی شد، تهدید کرد، صورتش از خشم سرخ شد و طفل را به دست گرفت و خارج شد و به مسجد آمد و از منبر بالا رفت و گفت: مردم را خبر دهید که در مسجد جمع شوند! و زمان نماز نبود و مردم دانستند که عمر با آنان کاری دارد. پس مردم آمدند. آنگاه عمر گفت: جماعت مردم از مهاجرین و انصار و فرزندان قحطان! چه کسی از شما دوست دارد که از زنان گناهانی ببیند و مثل این طفل را در آغوش زنی ببیند که از احشائش خارج شده و از سینه‌اش شیر می‌نوشد، در حالی که آن زن شوهری ندارد؟ بعضی از مردم گفتند: ما این را دوست نداریم. پس گفت: آیا نمی دانید که خواهرم عفرا، دختر خیثمه مادر من و خطاب پدر من، شوهری ندارد؟ گفتند: بله می‌دانیم. عمر گفت: من اکنون داخل بر عفرا شدم و این طفل را در آغوش او یافتم. او را سوگند دادم که این بچه را از کجا آوردی؟ گفت: متعه شدم! به سایر مردم برسانید که این متعه ای که برای مسلمانان در عهد رسول خدا ﷺ حلال بود، به نظر من حرام است. پس هر کس انکار کند، پهلویش را تازیانه می‌زنم. پس در آن قوم منکری برای حرف عمر پیدا نشد و هیچ کس حرف او را رد ننمود و احدی نگفت: بعد از رسول خدا ﷺ و کتاب خدا، رسول و کتابی نمی آید، و ما مخالفت تو را بر خدا و رسول و کتاب او قبول نمی کنیم! بلکه همگی تسلیم شدند و به رأی عمر راضی شدند.😞 🔸امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: خدا پسر خطاب را لعنت کند که اگر او نبود، جز مرد و زن شقی کسی زنا نمی‌کرد، زیرا مسلمانان با وجود متعه از زنا بی‌نیاز بودند. 📚هدایة الکبری: ۳۹۲ - ۴۱۲ 📚بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۴۳ طبعا طبق سخن امیرالمومنین ع آنها که امروزه روش عمر را پیگیر هست و با متعه مخالفت می‌کنند چه شیعه و چه سنی در گناه همه زناکاران شریک هستند. و شاید با عمر محشور شوند. @chand_hamsari_b_revayate_yek_zan 💞💞💞