یک میلیون مجرد قطعی!
آمار قطعی مجردان بالای 35 سال حداقل یک میلیون نفر است، اما یک تحلیل جامعه شناسی تعداد مجردان قطعی را بیش از 5 میلیون نفر برآورد می کند؛ این مسئله چه تبعاتی دارد و راهکار چیست؟
عبدالهی- هم تحصیلات دانشگاهی دارد، هم شغل و هم درآمدی که میتواند کفاف یک زندگی معمولی را بدهد؛ با این حال همچنان در 40 سالگی مجرد است و حسرت تشکیل خانواده و یک زندگی آرام را در دل دارد. خودش از گرانیها و توقعات بیجای بعضی دختران برای ازدواج گلهمند است؛ چیزهایی که پسران را از ازدواج دور کرده و به تبع آن بسیاری از دختران نیز مجرد و تنها ماندهاند... .
48 ساعتی هست که روایت پردرد این دختر 40 ساله در فضای مجازی دست به دست میشود و بسیاری بر آن حرفهایش مُهر تایید میزنند. او یک نفر از جمعیت یک میلیونی «مجردان قطعی» کشور است که با وجود تمایل فطری به ازدواج، امکان آن را نداشتهاند و حالا افراد مجردی هستند که دیگر ازدواج کردنشان تقریبا منتفی است.
حداقل یک میلیون
صحبتهایم را با دکتر «امیرمحمود حریرچی» جامعهشناس و استاد دانشگاه، با نگاهی به آمار مجردان قطعی در کشور آغاز میکنم و او میگوید: در صورتی که دختران و پسران از 35 سالگی عبور کنند، اما هنوز مجرد باشند وارد دوره تجرد قطعی میشوند و احتمال ازدواجشان پایین میآید. با این حساب حداقل یک میلیون مجرد قطعی در کشور داریم اما به اعتقاد من باید آمار زنان و مردانی را هم که طلاق گرفتهاند و دیگر ازدواج نکردهاند، به آمار مجردان قطعی اضافه کنیم که با در نظر گرفتن آنها، بیش از 5 میلیون نفر در کشور ما از داشتن خانواده و همسر محروماند.
باز هم دهه شصتیها
دکتر حریرچی به آماری هم اشاره میکند که مربوط به «دهه شصتیها» است. همان گروه 17 میلیون نفری کشور که خاطرات تلخشان در دورههای مختلف زندگی کم نیست؛ از کلاسهای 40 نفره مدرسه بگیرید، تا ظرفیت محدود قبولیهای دانشگاه و نبود فرصت شغلی کافی و دیگر مصائب آنها. حالا به گفته دکتر حریرچی، دهه شصتیها در بین مجردان قطعی هم باز رکورددارند و باید این مصیبت را هم تحمل کنند: «یکچهارم پسران و یکچهارم دختران دهه شصتی مجرد ماندهاند که بخشی از آنها جزو مجردان قطعی به حساب میآیند و برخی نیز در خطر تنهایی همیشگی قرار دارند». طبق این آمار دکتر حریرچی، از حدود 8.5 میلیون پسر و 8.5 میلیون دختر دهه شصتی، 2.1 میلیون پسر و 2.1 میلیون دختر هنوز مجردند؛ مجردهایی که در بازههای سنی 30 تا 39 سال قرار میگیرند.
کسی از ازدواج فراری نیست اما...
درباره چرایی این مجرد ماندنها که صحبت میکنیم، دکتر حریرچی موضوع را واکاوی میکند و میگوید: طبیعتا همه انسانها به دلیل ویژگیهای طبیعی، اجتماعی و غریزی دلشان میخواهد تشکیل خانواده بدهند و از زندگی کنار همسرشان لذت ببرند؛ این طور نیست که بگوییم جوانان ما تمایلی به ازدواج ندارند. اما وقتی به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نگاه کنیم، متوجه میشویم چرا آنها از ازدواج گریزاناند.
بالا رفتن میانگین سن ازدواج
وی میافزاید: به دلیل همین مشکلات، میانگین سن ازدواج در دختران به 28 و 29 سال و در پسران به 32 و 33 سال رسیده است. نکته نگرانکننده دیگر اینکه، در کنار بالا رفتن سن ازدواج، خیلی از زوجها پس از تشکیل خانواده تمایلی به فرزندآوری ندارند که دلیل اصلی آن هم مشکلات اقتصادی است. بماند که متاسفانه آمار طلاق هم وحشتناک است و به ازای هر 4 ازدواج یک طلاق در ازدواجهای زیر 5 سال داریم. اینها همه نشان میدهد که نهاد خانواده در کشور ما نیاز به حمایت جدیتری دارد.
حمایت از خانواده؛ توسط که و چگونه؟
از این استاد جامعهشناس، درباره مسئولیت این حمایت و نحوه آن میپرسم و او پاسخ میدهد: مسئولیت اصلی بر عهده دولت و حاکمیت است اما متاسفانه مسئولان تلاش میکنند از زیر بار این حمایتها شانه خالی کنند. با این شرایط سخت اقتصادی، وقتی تعداد بالایی از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند، چطور میشود توقع داشت یک زوج جوان تشکیل خانواده بدهند. همه این مشکلات را میبینند اما آن وقت برخی مسئولان دولتی میگویند بهتر است دختران ما زیر 20 سال مادر شوند! وی تصریح میکند: مسئولان مدام درباره پیری جمعیت، کاهش آمار ازدواج، افزایش آمار طلاق و پایین آمدن نرخ تولد در کشور هشدار میدهند و ابراز نگرانی میکنند اما با این پند و اندرزها مشکلی حل نمیشود، بلکه باید دولت و مجلس حمایتها از خانواده را تقویت کنند.
جای خالی قوانین کارآمد
دکتر حریرچی میافزاید: وجود قوانین کارآمد یکی از مهمترین حمایتها در این حوزه است، بهخصوص در حمایت از دخترانی که ازدواج میکنند. البته قوانینی مثل مرخصی زایمان را داریم اما چه فایده که با گذشت 8 سال از تصویب آن، هنوز ضمانت اجرایی ندارد و مادران ما نگراناند که بعد از زایمان، امنیت شغلیشان را از دست بدهند.
فرهنگی که احیا خواهد شد