💰من ثروتمندم 💰
💠 #زندگینامه #شهدا : (57) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــِ
💠 : (58) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🌹🍃ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🍃🌹 ☀️«"مقام معظم رهبری"»☀️ 🌷🌷 :👇 💠 (شهيد دفاع مقدس) 💠 : در سال 1334 ه.ش در خانواده اي مذهبي در شهر بهشهر چشم به جهان گشود.در سن 4 سالگي پدر بزرگوارش به رحمت خدا رفت و تحت سرپرستي مادر صبور و شجاع و عموي مهربانش بزرگ شد . پس از دوران طفوليت با گذشت ايام ،خصوصيات اخلاقي و انساني وي آشكار تر شد و دربين دوستان هم سن و سالهاي خود به خوبي مي درخشيد.از همان ابتداي زندگي با قرآن و اهل بيت آشنا شد و در جلسات قرآن حضور فعال داشت پس از اتمام مر حله ابتدائي و شروع دبيرستان، شور و شوق بيشتري نسبت به اسلام در وي ايجاد شد و توجه به دانش اندوزي و مطالعات مذهبي توام با مطالعه علوم و معارف اسلامي در او اوج گرفت .اوتلاش زیادی در به كار گيري اندوخته هاي مذهبي اش در عرصه عمل داشت. پدر و مادرش از سرزمین کویر پررنج شهرستان دامغان بوده اند اما خود شهید ابوعمار متولد و بزرگ شده ی شهرستان بهشهر از استان مازندران می باشد. ابوعمار و برادر شهیدش محمد افتخاریان در سنین طفولیت پدر خود را از دست داده اما عمو و زن عموی ایشان کمر همت بستند و دو برادر را تا ازدواج در نزد خود سرپرستی کردند. بعد از گذشت دوران نوجوانی و رشد در فضای فاسد و ظلم و بی بند و باری قبل از انقلاب ابوعمار به مبارزات سیاسی خودش در دوران رژیم ستم شاه پهلوی در سال 53 بصورت جدی ادامه داد. پس از فراقت از تحصيل به خدمت سربازي رفت بعد از آن در اداره برق اصفهان مشغول كار شد و در عين حال به مبارزات سياسي خود عليه رژيم پرداخت و به علت فشار عوامل شاه به كشور آلمان و بعد فرانسه مهاجرت كرد و همچنين دوره نظامي را در كشور سوريه و لبنان گذرانيده است و مدتي در فرانسه به محافظت از امام پرداخت با پيروزي انقلاب مسووليت حفاظت و انتقال خانواده حضرت امام را از تركيه به ايران به عهده گرفت و به ايران آمد . در ابتداي ورود به تشكيل سپاه و شكل دهي سازمان اين نهاد مقدس پرداخت و در تشكيل سپاه اصفهان نقش ارزنده اي داشته است پس از آن به مازندران عزيمت نمود و با تشكيل پايگاههاي سپاه به مبارزه عليه شورش گنبد و بندر تركمن پرداخت و فرماندهي سپاه آن منطقه را بر عهده گرفت و سپس عازم جبهه جنوب شد مدتي فرماندهي تيپ 25 كربلا را بر عهده داشت و به منطقه غرب اعزام و به عنوان فرمانده سپاه مريوان و بانه مشغول خدمت شد و در اين خطه مظلوم به ايثارگري و مبارزه عليه خود فروخته گان و عمال دشمنان پرداخت و در 19/12/1363 هنگاميكه در اوج پريدن از سكوي پرواز بسوي معشوق بود به ديدار دوست شتافت(برگرفته از سايت ابر و باد. 💠 : خواهران وبرادران مسلمانم قدر رهبر کبیر امامت امت را بدانید و روحانیون مبارز و همیشه در صحنه را حامی باشید،به نماز جمعه و جماعت و دعای کمیل وتوسل و...اهمیت دهید ،نماز شب را بپا دارید (برگرفته از وبلاگ حماسه سازان) 💠 : ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ . ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ : "" ﺑﻤﺎﻥ، ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﯼ .. "" حبیب الله ﮔﻔﺖ : ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﮏﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻇﻠﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ "" ﻭ ﺭﻓﺖ . ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ :"" ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ .. "" ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ : "" ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ . ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ .. "" ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ .. ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺪﺭ ... ( برگرفته از سايت ابرو باد ) ❤️ : 19/12/63 مريوان مزار شهید:بهشهر روح شهید 3 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 🔰 🔰 📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد @zekrabab125 داستان و رمان، @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی @zekrabab نهج‌البلاغه روان)صلواتی) 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴