🔴 توصیف سکرات موت در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام
✍ آنچه بر انسان در لحظة مرگ میگذرد، قابل وصف نیست. از طرفی سکرات مرگ و سختی جان دادن و از طرف دیگر غم و اندوهِ فرصتهایی که از دست داده اند، تمام وجودشان را میگیرد.
در آن لحظات سخت اعضای بدن سست میگردد و رنگش تغییر میکند. با لحظه لحظه زیاد شدن آثار مرگ، زبان از کار میافتد و قدرت سخن گفتن سلب میگردد، ولی همچنان در بین اعضای خانوادة خود، آنها را با چشم نگاه میکند و با گوش هایش میشنود. عقلش نیز سالم و فکرش باقی است.
فکر میکند عمرش را در چه راهی تباه کرده و روزگارش را در اش میافتد، به طوری که از نشستن نزد او وحشت میکنند و از نزدیک شدن به او دوری مینمایند.
در این حال دیگر نه گریه کننده ای او را یاری میکند و نه کسی جوابش را میدهد. سپس او را برداشته به سوی آخرین منزلگاهش، یعنی قبر میبرند و او را در آنجا تنها میگذارند و به دست عملش میسپارند و از دیدارش برای همیشه چشم میپوشند.
🔹 البته از قرائن کلام حضرت بر میآید که این نوع جان دادن مربوط به کسی است که حلال و حرام را در زندگی رعایت نکرده و عمرش را تباه نموده، وگرنه برای مؤمنانی که اهل مراقبت و مراعات شئون دینی و الهی بوده اند، صحنه صحنة دیگری است.