زیر چتر شهدا 🌹 🌱
#پارت_10 #رمان_آنلاین_نرگس به قلم#زهرا‌_حبیب‌اله بهم میگه حق نداری راجع به این موضوع با کسی حرف بز
به قلم دیگه نتونستیم بنویسیم . یه نگاهی تو چشمهای همدیگه انداختیم و رفتیم پشت اتاقشون هرچی سر اینور رو اونور دادیم، ولی روزنه ای برای نگاه کردن ندیدیم . چشمم افتاد به شیشه بالای در گفتم تو قلاب بگیر من برم ببینم منم قلاب میگیرم تو برو ببین. سر اینکه کی اول ببینه یه خورده بحث کردیم ولی درآخر قرار شد من اول ببینم. اونم قلاب گرفت من رفتم بالای شیشه دیدم میوه پوست کندن پری میوه میزاره دهن نامزدش . نامزدش میزاره دهن پری. اینا به شوخی دست همو گاز میگرفتن. میخندیدن. خیلی قشنگ بود دوست داشتم اون بالا باشم و هی نگاه کنم که فریده خیلی آروم گفت بسه دیگه بیا پایین منم برم ببینم منم آروم و یواش اومدم پایین دوتامون دلهره گرفتیم که نفهمن ولی اونا اینقدر غرق این کار شده بودن ومرتب می خندیدن که صدای خش خش خوردن ما به در اتاق رو نشنیدن. حالا نوبت من بود که قلاب بگیرم. منم دستامو قلاب گرفتم و فریده رفت بالا ولی چون فریده یه کم تپل بود و وزنش سنگین من نتونستم دستم رو نگه دارم دستم باز شدو اونم افتاد زمین و گروپی صدا داد . یه وقت در باز شد نامزد پری ، بهروز .با پری اومدن دم در اتاق ببینند چی شده. منم از ترس زبونم بند اومده بود فقط با هر زحمتی بود از اتاق اومدم بیرون و دم پاییام رو دستم گرفتم کتاب و دفترمم جا گذاشتم و فرار کردم رفتم خونه مریم اینا. درشون بسته بود از هولم زنگ نزدم تند تند شروع کردم به در زدن. _کیه کیه درمون از پاشنه دراومد. _واکن مریم تو رو خدا واکن همش فکر میکردم الان بهروز دنبال سرم میزاره. _بیاتو دوباره چه گندی زدی؟ _براش تعریف کردم .خندید وگفت تا شماها باشید فضولی نکنید. (مریم دوتا داداش مجرد خونه داشت ومامانم گفته بود که حق ندارم برم خونه اونا ولی چون دفتر کتابم وخونه فریده اینا جا گذاشته بودم نتونستم برم خونه خودمون ).... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانوی دارد▪ ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃🌺🍂🍃 ┗╯\╲ @chatreshohada پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/1911 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📣📣توجه توجه به کسانیکه رمان بنده رو کپی میکنن⛔️⛔️⛔️ سلام آقا یا خانمی واتساپی که داری رمان من رو در ده گروه واتساپی به نام داستانهای مفید کپی میکنی بنده نویسنده این رمان هستم و راضی نیستم کار شما به منزله دزدی حساب میشه، چون من زیر همه پارتهام نوشتم کپی حرام و پی گرد قانونی الهی داره، چون شما در پیام رسان خارجی فعالیت میکنید من نمیتونم پیگیری کنم ولی مطمئن باشید فردای قیامت ازتون نمیگذرم لطفا کپی نکنید ⛔️ نه در واتساپ و نه در هیچ پیام رسان دیگه چه خارجی و چه ایرانی نگذارید ✅ زهرا حبیب‌اله نویسنده رمان