🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۸۹۶
به قلم
#کهربا(ز_ک)
نسرین به اینجای حرف که رسید بغضش ترکید اما حرفشو قطع نکرد
با گریه ادامه داد
_ مامانو صدا کردم اونم با یه لیوان آب و قرص قلب و فشار خون بابا اومد اما بابا فقط یه ریز میگفت نهال... نریمان... نگو اون لحظه که ما فکر میکردیم خوابه بیدار بوده و صدای من و مامان رو از توی آشپزخونه میشنیده...
حالا هرچی میگفتم اونا حالشون خوبه باور نمیکرد و فقط اسمتون رو صدا میزد
دیدم نمیتونه آب و قرصا رو قورت بده تا رفتم براش آمپول آماده کنم صدای جیغ مامان دوباره بلند شد
تا رسیدم دیدم بابا نفس نمیکشه...
زنگ زدم اورژانس وقتی رسید بالاسر بابا گفتند چند دقیقهست که از فوتش میگذره ...
صدای بغض الود و غمبار نسرین مثل ناقوس مرگ رو قلبم سنگینب میکرد
با حرفایی که میشنیدم منم به پهنای صورت اشک میریختم اما تلاش میکردم بی صدا باشه چون میدونستم صدای گریه یا دیدن اشکهامون حال مامان رو خراب میکنه.
و دوباره حواسم رو دادم به حرفای خواهر عزیزم
_طفلکی مامان که جون دادن بابا رو جلوی چشمش دید... یه چشمش برای بابا گریه میکرد و یه چشمش برای تو و داداش چون هنوز فکر میکرد اتفاقی برای شما دوتا افتاده...
وقتی با آقا جواد و عمه تماس گرفتم اونام داداش اینا رو خبر کردند
چند ساعت بعد کل خونه پر شد از مهمون ...
مامام یه بار بابا رو صدا میزد یه بار تو رو یه بار داداشو...
داداش جلوی چشمش بود اما انگار نمیدیدش... و باز هم سراغش رو از بقیه میگرفت.
شوک بزرگی بهش وارد شده بود و ما همه فقط همهی هوش و حواسمون به حال جسمیش بود که فشار و قندش بالا نره یا ضربان قلب و تنفسش رو چک کنیم...
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل
#رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨