🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۹۳۹
به قلم
#کهربا(ز_ک)
اتفاقا خیلی هم شوق دیدنِ نینیِ عمهشون رو داشتند
اما نازنین زهرا یکم سرماخورده بود
گفتم میان این بچه رو هم مریض میکنند.
بابت این همه درک و شعور ازش تشکر کردم
_نیلوفر تو چرا بچههارو نیاوردی؟
_ جواد پیششونه، مادرشوهرمم رفته کمکش.
ساعد دستش رو بالا آورد و نگاهی به ساعت مچیش کرد و ادامه داد
منم اومدم یه سر ببینمت و برم
نیمساعت دیگه جواد میاد دنبالم.
از این همه معرفت خونوادم به وجد اومدم و البته شرمنده شدم و
از تکتکشون تشکر کردم...
دو روز هست که توی خونهام اما از ترخیص شدن مامان هیچ خبری نیست امروز من باید بفهمم مامان در چه حالیه؟
موقعی که همه آماده میشدند برای عیادتش به بیمارستان برن پام رو توی یه کفش کردم و گفتم من رو هم باید ببرید تا مامان رو ببینم
_عمه جان تازه چهار روزه که زایمان کردی، کجا میخوای بری؟ بقیه میرن مامانت رو میبینن و وقتی برگشتند از احوالش برات میگن
_نه عمه جان... خودم باید برم...
با بغض و گریه ادامه دادم
_من میدونم یه خبراییه...
در سکوت کمی نگاهم کرد
_باشه همه چی رو میگم
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل
#رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨