ادامه جلسه سوم شرح خطبه فدکیه
اخلاص در عمل، ثمره توحید
✨«وَ أشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ»
پس از حمد و ستايش خدا، حضرت به اقرار توحيد می پردازد و گواهی می دهدكه نيست خدايی جز اللّه تعالی،ذاتی که مستجمع جميع صفاتست و شريكی برای او نيست.
✨«كَلِمةٌ جَعَلَ الإِخْلاصَ تَأْويلَها»
خداوند برای اين كلمۀ توحيد، تأويلی قرار داده است.
يعنی نتيجه و تأويل اين شهادت به وحدانيت، اخلاص در اعمال است.
👈اگرتوحيد درختی باشد ميوه ای هم دارد. ميوه و ثمرۀ اين درخت،
اخلاص در عمل است.
❇️توحيد ذاتی،توحيد صفاتی وتوحيد افعالی هم نتيجه ای داردوآن توحيددر
عبادت است.
❇️توحيدی مثمر ثمر و اخلاص آوراست كه از واردات قلبيه باشد.
❇️
اخلاص در عمل يعنی مادراعمالمان هيچ موجود ديگری را درنظر نگيريم و جملات بعدی حضرت زهرا علیهاالسلام هم شاهد بر همين معناست يعنی حصول باور، چون تصديق های عقلی غير از باورهای قلبيه است.
❇️
واردات قلبی، يعنی اين دل باورش بيايد كه همه در مقابل او هيچ اند.
❇️ اين باور قلبی است و اخلاص در عمل می آورد و ديگر محال است چنين انسانی در عمل دچار
ريا شود.
❇️ لذا اهل معرفت می گويند: بايد
اوّل قلب را خالص كرد،
👈
چون با خلوص قلب، خلوص در عمل هم پيدا می شود.
✨خلوص قلب يعنی اوّل قلبت را موحّد كن بعد عملت توحيدی می شود.
يعنی همان خلوص در عمل.
✳️
پس با وارد شدن اين معنا در قلب كه مالك الملك حقيقی و ولی نعمت واقعی اوست و همه در مقابل او هيچ اند، به اصطلاح به توحيد ذات و صفات و افعال می رسيم كه «لامُؤثِرَ فی الوُجودِ الا اللّه».
📣خلاصه اگر می بينيم در
اعمالمان خللی وجود دارد بايد بدانيم كه خ
لل در توحيد ما است.
⬅️از اين خلل در توحيد به
ضعف ايمان هم تعبير می شود.
⬅️ لذا دليل اينكه بعضی خلوص در اعمال ندارند اين است كه
توحيدشان خلل دارد يعنی غير از خداوند را مؤثر می دانند.
✨«وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُوْلَها» ✨؛
«و همۀ دل ها وابستگی به خدا را دربردارند».
مراد اين است كه ادراك افراد از كلمۀ توحيد يعنی لا اله الا اللّه متفاوت است.
مثلاً پيامبر اكرم صلی الله... كه لااله الا الله می گويد با ادراكی است كه تفاوت دارد با ادراك حضرت عيسی علیه السلام يا حضرت موسی علیه السلام ، همين طور تا برسد به ادراك يك روستايی و...
مطلب بسيار زيبايی كه در اين جملۀ حضرت زهرا علیها السلام به ذهن می آيد ارتباط مستقيم آن است با جملۀ قبل.
حضرت در عبارت قبل فرمودند:
👈
اخلاص نتيجه و تأويل كلمۀ توحيد است و ثمرۀ توحيد را اخلاص معرفی كرد.
اخلاص هم يك امر قلبی است يعنی عمل، ريشه از قلب و دل می گيرد.
✳️
پس اگر عمل بخواهد خالص باشد بايد دل خالص باشد.
⁉️حال اگر سؤال شود چگونه اين دلمان را توحيدی كنيم؟
پاسخ اين است كه اين توحيد را خدا در دل ها جاسازی كرده و معنی عبارت «وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَها» اين می شود كه
تمام دل ها اين وابستگی به حق را دربردارند.
و اين همان معنايی است كه در روايات ما وجود دارد:
✅«كُلُّ مولِودٍ يُولَدُ عَلَی الفِطْرَة»
(بحار،ج2، ص88)
✅«ألْفِطرَةُ هِی التّوحيد»
(مراه العقول فی شرح اخبار آل رسول، ج12،ص264)
⬅️
يعنی خدا همه دل ها را مفطور به توحيد كرده است حتی دل مشرك و ملحد و كافر را (به معنای اخصش).
⬅️امّا مطلب اين است كه وقتی ما پا به عرصۀ دنيا می گذاريم شيطان دل ما را از آن توحيد جاسازی شدۀ الهی تخليه می كند.
پس توحيد در دل من و تو وجود دارد نه اينكه بخواهيم آن را وارد كنيم.
يعنی خدا دلت را موحّد كرده اما می روی تابع شيطان می شوی.
يعنی آدمی خودش دلش را مشرك می كند و الا دل موحّد است.
✨« وَ أنارَ فِی التَّفَكُّرِ» ✨
مَعْقُولَها»(بحار، مجلسی، ج29،ص221)
✳️ خداوند نورانی كرده است فكرها را به همان اندازه كه از كلمه توحيد تعقل می كنند.
توجه: ما يك قلب و يك عقل داريم
اگر توحيد در قلب كسی واردشدثمره اش اخلاص در عمل است وخداوند هم توحيد را در قلب همۀ انسان ها جاسازی كرده است و هيچ انسانی نيست كه فاقد آن باشد.
جملۀ قبلی حضرت زهرا علیها السلام هم دلالت بر اين داشت امّا در مورد عقل؟🧐
⬅️حضرت در اينجا
از بحث قلب به بحث عقل وارد می شود و می فرمايد:
✨
همين كلمۀ توحيد كه در قلب است تفكر معقول تو را نورانی كرده است.
«اَلْفِكْرُ حَرْكَةٌ إلَی الْمَبادِی وَ مِنْ مَبادِی إلَی الْمُرادِ»(حاج ملاهادی سبزواری، منظومه)
فكر نورانی می شود، فكر هم كه مربوط به عقل است.
امّا كدام تفكر،نورانی و صحيح است و به خطا نمی رود؟ 🧐
آن تفكری كه كلمۀ توحيد پشتوانۀ آن باشد.
آن تفكّری كه از كلمۀ توحيد نورانيت گرفته باشد.
پس صاحب آن دلی كه توحيد در آن راه يافته دارای فكری نورانی دارد و خطا نمی كند. البته اين معنا هم به حسب افراد و مراتب، مختلف می شود و هر چه كلمۀ توحيد در دل فرد قوی تر باشد تفكرش هم نورانی تر است.
@chele_hozor