🚨 مهم ! حمله به مهمترین نقطه قوتِ فراملیِ ایران در پوشش ملی گرایی 🔸 پشت پرده حملات دنبال داره و مشکوک یک جریان ضدِملی و ضدِ دینی به مقام یک زن به بهانه ی اتفاقاتی عجیب در حوزه زنان. 🔸 همکاری مشکوک "دین ستیزان و ضدِ زن های مذهبی" ۱۴۰۱/۱۰/۲۲ 🔺 در روزهای اخیر شاهد تمسخر و فحاشی رکیکِ برخی جریاناتِ ضد ملی و ضد دینی به یک زن بودیم. حملاتی که یک سوال بسیار جدی را در ذهن به وجود می آورد: در شرایط فعلی به کدام دلیل و با کدام انگیزه و برای محقق کردن کدام هدف، عده ای فهمیده اند باید به جایگاه یک زن حمله کنند؟ بررسی ورود این "پروژه ها" به مسئله ی "مهسا امینی" نشان می‌دهد که "پدرخوانده ها" به پروژه های خود گفته بودند: درست است که تاکنون زیر پوستین ملی گرایی بازی را جلو برده‌اید و مخاطب از همسنگر شدنتان با تجزیه طلبان حیرت خواهد کرد، اما وانمود کنید احساساتی شده و القا کنید که از ماجرای پیش آمده برای یک خانم (مهسا امینی) آنقدر خشمگین هستید که به این خاطر از خط قرمزهای خود (مرزبندی با تجزیه طلب‌ها) عبور میکنید... 🔺 دست اتفاقا درست همینجا رو می‌شود. جریانی که این مدت به بهانه ی زنان و مسئله ی "مهسا امینی" کنار تجزیه طلب ایستاده، اگر واقعا به این مسئله باور دارد چرا حالا حمله به یک بانو که شخصیتی تاریخی دارد را در دستور کار قرار داده؟ برای درک بهتر آنچه دارد رخ می‌دهد باید مسئله را تاریخی بررسی کرد. ابتدا برگردیم به صدر اسلام؛ ما با یک شخصیت تاریخی به نام فاطمه "س" روبه رو هستیم ! او در جامعه ای ضدِ زن، نقشی اجتماعی-سیاسی ایفا کرده و مورد توجه قرار می‌گیرد. زن ستیزانِ متعصب که تحمل دیدن یک زن را در چنین جامعه ای که تا دیروز دختران را زنده به گور میکرده نداشتند؛ برای زدنِ او ابتدا سعی می‌کنند این شخصیت را عادی معرفی کنند (تا قداست زدایی صورت بگیرد و زدن این زن برایشان راحت شود) پس از قداست زدایی تلاش می‌شود شخصیت او تخریب شده و در مرحله بعد دروغ و تهمت برای زدنش در دستور کار قرار بگیرد. همه اینها انجام می‌شود برای آنکه اگر او حرفی را بیان کرد، در سطح وسیع مورد توجه قرار نگیرد، بلکه اینطور برداشت شود که حالا یک زن که خیلی هم جایگاه خاصی ندارد یک چیزی گفته... 🔺 سالیان سال پس از این مسئله ی تاریخی، یک تفکرِ مذهبی در ایران تلاش برای احیای حوزه تمدنی مشترکِ ایرانیان با ملت های منطقه را آغاز می‌کند. این تفکر مذهبی به درستی میفهمد که برای احیاء این حوزه و تهاجم به غرب، ایرانیان باید یک نمادِ زنِ غیرِ ایرانی که دیگر ملت ها بتوانند پیرامونش با ایرانیان همفکر شوند (فاطمه«س»)؛ و یک شخصیتِ فراملی که بتوانند با آن ارتباط گرفته و خارج از ایران دورش جمع شوند (حسین«ع» و کربلا) داشته باشند. آن زمان آیت الله خمینی در اقدامی که برخی را متعجب می‌کند برای تاکید بر اهمیت جایگاه یک زن میگوید: مرور تاریخ نشان میدهد پیامبران از بین آقایان انتخاب شده اند و فاطمه(س) اگر مرد بود قطعا پیامبر میشد. همزمان، چهره های انقلابی در ایران از شریعتی تا مطهری بر روی معرفی جایگاه فاطمه(س) متمرکز می‌شوند. آیت الله خامنه ای همین روند را به شکلی دیگر در پیش میگیرد. او می‌کوشد فاطمه (س) را به عنوان 1- رهبر 2-فعال اجتماعی 3- فعال سیاسی 4-محل رجوعِ زنان و مردان 5-کمک کننده به مستمندان و ... معرفی کند. تا همینجا میتوان فهمید تلاشی هوشمندانه در جریان بوده تا از این شخصیت که نقطه قوتش برای ایران اتفاقا غیرِ ایرانی بودنِ آن است و میتواند اجماع سازِ بین ملت ها باشد یک روایت استثنایی ارائه دهد. 🔺 در طول این سال‌ها یک نگاه متعصبِ ضدِ زنِ مذهبی که در یک نمونه با ابزاری به نام از پلیسِ امنیتِ اجتماعی ایران یک هیولا در ذهن ها ساخته، هیچ درکی از مسئله زنان ندارد و در حاکمیت هم نفوذ دارد؛ به شکل مشکوکی تلاش کرده ایرانیان را از جایگاه "پرچمداری در حوزه ی زنان با داشتن یک چهره فرا ملی" به جایگاهِ یک ملتِ متعصبِ مذهبیِ ضدِ زن، در اذهان تقلیل دهد. در کنار این جریان، گروهی دیگر که با کاور جلو انداخته شده اند، کوشیده‌اند مانند لبه دیگر قیچی نقطه قوت های فراملی ایران در حوزه زنان را مورد هدف قرار دهند. کاری که اتفاقا عربستان سعودی و اسرائیل به عنوان دشمن درجه یک ایران به شدت به آن نیاز دارند. واضح است که از زاویه ی نگاه ملی گرای اسلام ستیز هم اگر مسئله را ببینیم، ما به یک شخصیتِ زنِ غیر ایرانی نیاز داریم. با در نظر گرفتن این بدیهیات، باید بررسی شود که چرا دو جریان "مذهبیِ متعصبِ ضدِ ملی" و "ملی گرایِ ضدِ مذهب" در حال زدنِ نقطه قوت‌های ایران هستند؟ صبور باشید بیشتر در این خصوص توضیح خواهیم داد... @basirat_shahriyar