🌐 فرار مغزها و تبعید خودخواسته نخبگان در دوران پهلوی 🔸 نخبگان ناهماهنگ و مخالف در معرض فشار دائمی رژیم شاه بودند. تحقیق و تحلیل: سعید عبدالملکی ✍️ در سال ۱۹۶۴ {۱۳۴۲}، {نوزده هزارو پانصد} دانشجوی ایرانی در بیست‌وسه کشور خارجی تحصیل می‌کردند. در سال ۱۹۶۸ {۱۳۴۶} این آمار به رقمی بالاتر از ۲۵هزار نفر رسید. در دانشگاه‌های خارج تعداد دانشجویان ایرانی بیشتر از تعداد دانشجویان دانشگاه تهران، تبریز، مشهد، اهواز، دانشگاه تربیت‌معلم و دانشگاه ملی بود. علت آن بود که دربار شاه به اداره‌ی سیاست آموزش عالی دستور داده بود نمره قبولی برای ورود به دانشگاه بالا برود و هزینه تحصیل گران‌تر شود. تا هرکسی؛ به‌خصوص طبقات محروم و فقیر جامعه نتوانند به دانشگاه راه یابند و صرفاً افرادی که به دربار نزدیک و وفادار بودند حق ادامه تحصیل در دانشگاه‌های داخلی یا بورس خارج از کشور را داشتند. بر اساس کتاب زونیس:«شاه قادر شده بود نخبگانی را به وجود آورد که اعضای آن‌ها به‌طور ریشه‌ای نسبت به تاج‌وتخت او وفادار بمانند. در همین زمان شاه علاقه شدیدی داشت تا افرادی را که این پایه قدرت را به دست آورده بودند و یا اجازه کسب آن را داشتند انتخاب کرده و به درون گروه نخبگان خود هدایت کند.» و نخبگان ناهماهنگ و مخالف در معرض فشار دائمی رژیم شاه بودند. مهندسی کردن سیستم آموزشی کشور در زمان پهلوی در اولویت سیاست‌گذاری‌ها بود. سیاست رضاخان درباره‌ی توسعه آموزش‌وپرورش نابود کردن مدارس سنتی و دینی بود.«به‌طوری‌که در سال ۱۹۳۵(۱۳۱۳) تعداد طلبه‌های مدرسه به ۲۹۰۰ نفر کاهش یافت، درحالی‌که تعداد دانش آموزان مدارس متوسطه مدرن به ۱۶۲۰۰ نفر افزایش یافت. «غیر دینی کردن» نظام مدارس(سنتی و مدرن) شروع و در طول دوره‌ی پادشاهی رضاخان تا پایان حکومت پهلوی ادامه داشت.» رژیم شاه شرایط را برای نخبگان به‌گونه‌ای بسترسازی کرده بود که به تبعید خودخواسته بروند. دانشجویان منتقد وضع موجود به عدم بازگشت به کشور ترغیب می‌شدند و اگر هم به کشور برمی‌گشتند در پیدا کردن شغل درخور ناکام می‌شدند و در مشاغل پست و بی‌ارزش به‌کارگماشته می‌شدند. از طرفی؛ کشورهای خارجی با ارائه دستمزدهای بالا و شرایط مناسب زندگی آن‌ها را جذب می‌کردند . در آن زمان ایران جزو کشورهایی بود که بیشترین رقم دانشجوی غیرقابل‌بازگشت را دارا بود. دکتر حبیب نفیسی سرپرست دانشجویان ایرانی در ایالات‌متحده در مقاله‌ای به ارائه وضعیت فرار مغزها چنین می‌پردازد:«۵۰درصد دانشجویان طبقه متوسط که به خرج خود در خارج تحصیل می‌کنند، ۶۰ درصد دانشجویانی که از دولت خرج تحصیل می‌گیرند و به همان مقدار دانشجویان طبقه بالا که خود خرج تحصیل خود را می‌پردازند و ۹۰ درصد دانشجویانی که نتوانستند در دانشگاه به تحصیل ادامه دهند، از اروپا و آمریکا به ایران بر نمی‌گردند.» این روایت نفیسی یعنی اخراج غیرمستقیم نخبگان بالقوه مخالف و ناهماهنگ با سیاست‌های حکومت که در یک‌روند از قبل طراحی‌شده انجام می‌گرفته است. منابع: ۱.رجوع کنید به کتاب روان‌شناسی سیاسی نخبگان ایران(۱۳۸۷)، نوشته ماروین زونیس، ترجمه پرویز صالحی و همکاران، انتشارات چاپخش، به ترتیب صفحات ۶۷، ۶۹ و ۶۱ ۲. رجوع کنید به مقاله «فرار مغزها: درباره ایرانیانی که برنمی‌گردند»، مقاله ارائه‌شده در کنفرانس سالانه جامعه رشد بین‌المللی، واشنگتن، ۱۷ مارس، ۱۹۶۶{۱۳۴۴} https://eitaa.com/cheshmandazsaeid