غدیریه بخش ششم آذر بیگدلی (1134-1195) شنیدم به فرمان حی قدیر / علی را پیمبر به روز غدیر به بالای سر برد و با خلق گفت / که تا چند از این راز باید نهفت از آنان که دارندم آیین و کیش / شمارد مرا هر که مولای خویش پس از من بداند که مولا علی است / ز هر کس به مولایی اولی علی است شمس‌الادبا میرزا سید محمد اصفهانی (1252-1302) رسم سالک نیست در یک ره دو رهبر داشتن / جز به یک شه ملک دل نتوان مقرر داشتن گر صراط المستقیمی بایدت در راه دل / چاره نبود مر تو را جز مهر حیدر داشتن نفس اول عقل دوم شخص سوم در وجود / آنکه دل را جز به وی نتوان مقرر داشتن ایمنی از شر اگر خواهی ولای او گزین / بی‌ولایش کی توان جان ایمن از شر داشتن عاقلان دانند این معنی که نازیبا بود / خارجی را برتر از نفس پیمبر داشتن چون همی دانی که حیدر را برادر خواند وی / پس خلافت را نشاید جز برادر داشتن ـــــــــــــــــــــــ غدیریه‌سرایی سنت دیرینه‌ای در میان شاعران بوده که پیشینه‌اش به روز غدیر برمی‌گردد، آن هنگام که حسان بن ثابت غدیریه‌ای سرود که علامه امینی در کتاب الغدیر آورده است. علامه امینی در کتاب الغدیر از غدیریه‌های عربی از زمان حضرت رسول تا حیات خودش گزارشی ارائه داده است، به این غرض که مشخص شود ظهور و بروز حدیث غدیر صرفاً در کتب حدیثی نبوده است. به مناسبت عید غدیر هر روز بخشی از غدیریه‌های فارسی را از کتاب غدیریه‌های فارسی؛ از قرن چهارم تا چهاردهم نوشتۀ محمد صحتی سردرودی در همین کانال منتشر خواهیم کرد. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1